خشایار اس آر – دلت بگیره

اگه بیوفتن ازچشام خاطره هامون
نه نمیزارم بخوای خیلی‌ ساده رد شی ازشون بدون
حتی اون خندهام از یادم نمیره نه

تا وقتی‌ اینجای نمیزارم بخواد دلت بگیره
تا وقتی‌ اینجای نمیزارم بخواد دلت بگیره
تا وقتی‌ اینجای نمیزارم بخواد دلت بگیره
تا وقتی‌ اینجای نمیزارم بخواد دلت بگیره
دلت بگیر, دلت بگیره

دستای سرده تو حلقه میکنی‌ محکم تر
گرمتر از بغلم پیدا نمی‌شه جای الان واسه تو
از اوّلم بلد بودی تو قلبم پیدا کنی‌ تو راهتو
این لحظه ‌رو باتو هرشب میبینم تو تنهایام خوابشو

بی‌خیال دنیای وحشی
بیا ماها معتاد هم شیم
حتی تو رویا بوده تصورش سخت
الان تو واقعیت شدی توهم من
وسط شلوغیُ تردد شهر
یگوشه رو تو الان فقط تمرکز من
نمی‌خوام نگاه کنم به ساعت رو دیوار
کلی‌ کار دارم بی‌خیال کاغذ رو میزام
فقط اون نگاه سردت
آبه رو آتیش واسه این روزگار سخته
دیگه همچی‌ من میفهمم از چشای تو
بیا لباتو بذار واسه دم دمای صبح
توی تاریکی‌ میدونی‌ من یه جگوارم
فقط ازم میخوای‌ واست یه پسر بد باشم
یه روز سوختم مثل خاکستر سیگار
من از دستت الان میگی‌ نرو
یه لحظه هم دوریت واسم سخت
الان دست پاچم یکم
ولی‌ فکرمو خوب خوندی دیگه نمیخندی
آره تهش باید برم
اصلا عادت ندارم بخور پروازم به تاخیر
پس بگیر بخواب تا مثل شبح منم غیب شم
می‌دونم میمونه یادت فقط ازم یک خط که

تا وقتی‌ اینجای نمیزارم بخواد دلت بگیره
نه نمیزارم بخواد دلت بگیره