دانلود آهنگ آرون افشار به نام شب رویایی
Download Song Aron Afshar - Shabe Royaei
آرون افشار شب رویایی
دانلود آهنگ با کیفیت 320 kbpsدانلود آهنگ با کیفیت 128 kbps دانلود آهنگهای آرون افشار
دانلود آهنگ آرون افشار به نام شب رویایی
Download Song Aron Afshar - Shabe Royaei
آهنگ های جدید
تعداد کل نظرات : 4,194 نظر
جدیدترین مطالب
فول آرشیو
من درتاب توام خانه خراب توام . من منه دیوانه عاشق .ای توسرسامان من نیمه پنهان من . جان توجان یه عاشق❤
بزودی درکنسرتت حضورپیدامیکنم ارون افشار عزیز
ملت ایران امثال شماها خراب کردید پس لطفا برنامه ای که دوست عزیزمون زحمت ساختن این اپلیکیشن کشیده است خراب نکنید باتشکر لطفی
متاسفم برای بعضیا که اینجا راباپیام رسان عوضی گرفتند
اینجا مال نظر دادن به اهنگاس ن دعوا و چت شما
مهری همش تقصیر توعه
بابا کیان من با تو نبودم یعنی چی اول بروخوب بخون چی نوشتم ورگرنه از تو ودینت به من چه
داداش سلطان اولن که من ازت طرفداری کردم دوما اون منظورش تو نبودی سوما من شما که میگین پدر پسر اینجوره فک کنم اونو دوس دارم
سلطان منظورش تو نبود من اشتباه کردم
سلزان منظورش تو نبود
من اشتباه کردم دیگ
Amir , reshtt chie ؟ knkori hstio hmsh injaii¿¡ ajb… 😐
بای
کوجا؟؟
نبومده رفتی که
من ترسناکم..بدم..وحشت ناکم….؟؟؟؟
Ki gofde¿ 😐
تورو نگفت
من بدم…به من نزدیک نشوووووو
چیز دیگه نبود امیر به هم ربط بدی ؟؟؟؟
به دینم چیکار دارین شمااا؟؟
Kian,ahl kdom ostan / shahr hasi ؟
هیچی
من وحشت ناکم..باشه!!!!
د.ی.ن.م.و ا.س.م.م…گفتم بین خودمون بمونه.مهری….
خب یوگند پرسید منم گفتم دیگ
مگه گفتم ….د.ی.ن.م….به همه بگین
مگه…من گفتم دینمو به همه بگین؟؟
1 2 3 صدام میاد
کی اینجاست
چرا کسی نیس
هرادم یه خصوصیاتی دارع به دینش ربطی نداره
ارههه خب
اون عکس مثلث هست یه چشم وسطش رو دستاشون داشتن
خیلی وحشتناکن خودمو ازشون دور میگیرم
پس اینجوری باشه تو بیکاری همه ی مسلمونا بیکارن
خخ
خخخخخ نه بابا
بخدا راس میگم ادم ازشون میترسه وایییییییی
داداش من ترسناک نیسش
کیان
بابا با شیطان پرستام
مسیحیا عادین
ولی شیطان پرستا وایییییی
اوکی
امیر چند سالته اول بگو
دوازده میخونم 17 سالمه
پس اینجوری باشه تو بیکاری همه ی م.س.ل.م.ا.ن.ا بیکارن
خخخ
مهری جون بیا منو بخور با دوغ بیااااا
چشمم
خخخخ
بخدا مسیحیم دارم نخور منو
چی مسیحی داری تو
دوست مسیحی و شیطان پرست
بخدا مسخره نکردم کیان رو
شیطان پرست نگوووووو
خیلی ترسناکن
واا بابا هیچی نگفتم خب چیه منم دستای شیطان پرست دارن
چیع
کیا
اهای با شمام
هیییییی مسیحی ای خدااااا
چیع
نگفتم بادینش کار نداشته باش
اومدم من هاها
Ahnge “doe sob” gosh bdid a’lie 😉
Ghoflm rosh shadid … asn crush darm rosh ;(
خخ
Mehri ¡ khnde dare¿ 😐
دلم واس فضه و طنین تنگیده
سوگند خویبی
سلام این قضیه دین چیه؟………..
داداش کیان رو میگم
داداش کیان مسیحی هسش
Jdi gof؟ 😐
اره
Fek nknm … ahl kdom shahre¿
من رفتم فعلا
برو ب سلامت
Khandm migire kamatono mikhon 😐 ;
نخون خب
Bash fgh chn to gofdi :/
یعنی چی
خخ
کیان ببخش نمیدونم چراپیامم نمیاد
ببخشید بچه ها اگه چیزی گفتم
کیان ببخش دیگه نمیام
بابا باشه دیگه ببخشید کیان ببخش دیگه نمیام
kasi nissh?
ببخشید اگه توهینی کردم
من هستم
نرفتی تو
منم هستم
کسی نیسش
مهری جان کار دارم باید برم ببخشم عزیزم
خب اگه یکی به دینت بگه شیطان پرست خوبه
خوب اونم به دینش اعتقاد داره دیگ
خوبه یکی به د.ی.ن.ت توهین کنه
خوب اونم اعتقاد داره دیگ
خووبه به د.ی.ن.م.و.ن بگن ش.ی.ط.ا.ن پ.ر.س.ت بنظرت
چرا نمی بخشی ببخش
گفتم که
کسی نیس؟
ببخشید مهرجون کیان بخشید واقعا زود عصابنی میشم بای
خب من که نمیبخشم چونکه به د.ی.ن داداشم توهین کردین ولی کیانو نمیدونم
هم داداش کیانت ببخشه بخشید همگی نمیخوام کسی دلخور باش بای
چشم مهری جون ببخش بازم بای
من چرا ببخشم کیان باید ببخشه
به د.ی.ن.ش توهین کردین مثل اینکه
باییی به همتون بخدا داشتم شوخی میکردم
نه بقران مژده هستم ازر خواهی کردم ببخشید عگاذیتتون کردم
باش بریم
ولی اگه شوخی کرده باشینم خیلی بی ادبین که چیکار به دینش دارین
اگه شوخی کرده باشینم کارتون اشتباه بود
چیکار به د.ی.ن.ش داشتین
ابجی مهری من برم بای
کجا
خدافظ امیر مژده
……
کیان آبجی فائزه گفت مخفف چکینی چیکار میکنیه
اره میدونم خودم اجی جون
امیر داداش توهم بسه ول کت بیا
ببخشید کیان و مهری خانوم من رفتم داشتم باهاتون شوخی میکردم بای
بای
اگه شوخی باشه یکم باادب تر باش موفق باشی
خدافظ اجی
معلومه که مژده نیست
پس کیع
هررکیم باش
ولی مژده اینجور شوخی نکن
دخترای مث تو نباش ایشا الله
بی ادب بی اخلاق
اره من از هر لحاظ تکم
چکینی میدنی چیه؟
کیو میگی
با مژده
اوکی
ایشاالله تک باشه چون اگه دخترای مثل اون بی ادب تو دنیا باش دنیا خراب میشه
یکم از خودتون بگید؟
Amir o Mojde ki hasan؟ :/
بیکار
Az sait khodmon omadn¿¡ ;|
حال شما دهاتی هستین ک میگی چیکنی مهری این چه جور حرفی خخخخخخخخخ
زبون نفهمی زیان ترکیه
چکینی مهری
با بیکارا دارم جر و بحث میکنم
مهری ایشاالله تو تک باشی تو دنیا
تکه واسم
انشاالله
مهری خدا هیچ وقت خواهرای مث تورو به هیچی پسری نده
خواهرهای من با این وضعیت الان اون یکی طرف بودن
Che bi adbid shma 😐
با هرکی مثل خودش باش آبجی
Shih…vli rom nmishe ba bazia ms khodshon bashm k 😐 *_*
خواهرام اینطوری بودن مطمئنم خودشون نمیخواستن زنده بمونن
طنین مسافرته
ایشششش
ایش تو دستشویی زیاده
فضه تا اخر هفته نمیاد
اوکی
اگه خواهر من اینطوری بود خیلی وقت کارش تومو میشد
سلطان الکی اسم واقعیم چیه؟؟؟
ها ها هاهاهاه هاه هاه هاه ها ب من ربطی نداره ولی این شماین گور دارین خخخخخخخ
هووو زیاد نحرف
میخوام بحرفم اما با الاغ گاوه ها نه
ابجیم رو با این وضعیت میکشتم
والا اگه ابجیم اینجوری بود خیلی وقت بود میکشتمش
منم مهری….
واقعا کیانی
فضه کجاس
مژده کار داشتی
تو کدومی حالا اصلی
مهری جان من با اون ختر کی که ازدواج کنم مطمئنم خیلی بهتر از همه ست
ولی میترسم تو با این وضعیتت بمونی تو خونه چون نه اخلاق داری نه ادب
خخخخخخخخخخ
هر چی هست از ابجیت بهتره
اره حتما
والا ابجیم اینجوری بود خیلی وقت بود کشتمش
مهم نی…..
من خر
واقعا هم امیر جان قلابی خیلی خری
خخخ
میان دین داشت ک بخواد کفن داشت باش ه
کیان
به تو ربط نداره
داداش کیان میشه از دینت یکم بهمون بگی
چی بگم؟؟؟؟؟؟
به تو گفتم
مهری خانم خخخخخ
شیطان پرست
گ.و.ه نخوررر
اجی بریم مژده با تو ام
سلطان جای وای به حال اون دختری که میخواد بیاد تو زندگیت
وای به حال اونی که باتو ازدواج گنه
حتما یه دختر خیابانی یه پسر لات واسه هر دوتا تون میاد
ههههع
پسر دکترو دختر دکتر گیرمون میاد
اره خخخخ
اره خدا باما کار داره مشکلی عزیزم
نههع
قشنگ معلومه یکی داره اینارو مینویسه کسی نی جز….فکر کردی من خرم
نگاه من هیچوقت کم نمیام برای کسی پس دیگ همتون اون دهان هاتون ببندین بس
نمیدونستم دینتون یعنی مردم دینتون اینقدر
نه بابا بعضیا رو خدا باهاشون کار داره بعدا
داداش حالا اینجور نکن دین اسلام کامل ترین دین هسش برنخوره یوقت دیگ
تو وقتی خدا رو نمیشناسی چیه زر میزنی نگران نباش ما دینمون اسلام مثل تو نیستیم
هییی الکی ن.ح.ر.ف چیکار به دینش داری هااا
با خودش دعوا کن به دینش کاری نداشته باش
خوب کاری میکنی مژده دستت طلا دخی
سلطان بسه مرگدن توی نه امیر پس ببند اون دهان ک خودم بدجور برات میبندمش هاااااا
اجیم منو خوب میشناسه هر چی فحش میخوایی به اسم من بنویس
مهری
جواب سگ ها…….
بلهه
بسه داداش امیر بیا بریم
تو گ.و.ه نخور
بسه دیگه..تموم ش کن دیگه
ولش کنید شماهاااااا
چرا به جای من مینویسی
من نه بابا
نه چرا من نمیخوام جای بی ادبا باشم
ایششش
چرا کسی نیس؟
باشه
مهری هستی؟
اره
مژده بیا بی فرهنگ بازی در نیار بری
مژده اجی میدونه من اینجوری حرف نمیزنم به زحمت نیفتی
خخخ
داداش من بسه دیگه
کی بحایه حوصله داره بنویسه
سلطان ، کیانی؟
کیان هسش ولی یکی از اونا داره بجاش پیام میدع
آها
مهری کجاییی جواب بده
اینجام
جواب کرگدن ها رو نده
خو الکی اعصاب نمیزارن دیگ
مهم نیستین شماااخخ
اول شما شروع کردین هااا
سلام
سلامم
بحث تموم کنیدد
برای چی مثل ادم نمیحرفی
ببین مژده گ و ه خوردم باشه
نگاه دخترمممم درست بامن درست حرف بزنید تا یرست حرف بزنم
چرا به جای من مینویسی کرگدن
آر ه بابا
فک میکنه طرف اسکوله
مهری خانوم بدبخت بیچاره توی ن من ک امدی داری درد دل میکنی وای یعنی اینستا تلگزام وات کوفت زهرمار نیست شما اینحا جمع شدین ولقعا دلمبراتون می سوزه خخخخخخ
نه مشکلی برام نی
اهاو
کیان تو اون دهن بی صاحب ببند ک الان پر ا ز عنننن می ک نم بزات هااااااا خخخ
بعد میگی بی فرهنگ نیستی خو تو دختری درست حرف بزن دیگ اهه
مهری جواب کیانو نده
بسه دیگه
اوفففف
نه ابجی مهری نه اجی من
چیی
سلطان ک اسمت کیان تو گی هم نیستی چ برس ه سلطان خخخخخخ
ببند
مژده خانوم برو اون سایتی که نمیدونم واس کدکم بدبخت بیچاره هس که شماها رفتین اونجا بروو
باشه مژده من و مهری قلت کردیم
مهری کیان من نی…با سلطان من میام
اهاا تازه منم
کیان خخخخخخخ
ک.و.ف.ت مژدهههه
گ و ه نخور
مهری بگو
گفتم اون پایین
مهری کیان من نیستمممممم
شوخی منم
خب باش
خخخخخ بی فرهنگ توی ک یکی میاد درست بخواهی سلام بدی مثل الاغ جواب میدی بس ببند اون دهن فرا غ و بگپ سرجات
ایوللل به ابجیممممم
هوووو الکی ز.ر نزناااا
کیان یسوال
بگو
تو تو مدرسه نحدود نیستی؟(راجع به دینت)
به تو چه
بی شرففففف
مهری خانم دهنتو ببند ک میبندم برات ل ا ش ی هرزه امدی مگ ه خر اگ من خرم تو چی تو گاوی گوسفتدی من با شما دهاتی ها ک داخل اینجا جمع شدین بحث نمیکنم خخخخخخخخ ها ها هاه ه
دهاتی خودتی بی فرهنگ
مثل شما ها از این سایت به اون سایت واس دعوا کردن و جر و بحث نمیرم
داداششششششششششششششش کیاااانننننننننننننننن
مرزززز
درست حرف بزن من دارم میگم داداش تو مرز میگی
خوب میکنم
کیان کجا رفتیییییی
اینجام
خوبه
داداش کیاننننن
ایولللل ابجیییییی مننننن
مرسی بیا بریم اون سایت
من اونای ک ادم نیست گاو حساب میکنم و ادم باگاو ها حرف نمیزنه
ایوللل اجی من
خخخخ
مام خ.ر.رارو گاو حساب نمیکنیم تو خودت دیدی آ.د.م با خ.ر حرف بزنهه
بابا باشه ببخشید دیگه برید ای خدا
بروبابا
رفتی ک نیمدیییی
دهنتو ببند مث ادم حرف بزن البته ادم نیستی
هشششششش گاووو گمشدییییی سایت بنام توه ه ر زه نزدن تو برو گمشووووو مزخرف
من خونمو بلدم گم نمیشم
داش امیر ببخش
ارزششو نداری والا
داداش گفتی گفتی بعد ببهش راه انداختیاا
داداش امیر من ۱۰مثل این ادم رو انگشت کوچکم میبینم خستم دعوا کنم بیابریم میتونم دعواکنم دهنشو ببندم
تو اگه ارزش میداشتی مثل ادم میومدی
هر دو برید گمشید
اجی مهری عزیز نیستی…نکنه فرار کردی
کثاقت
هستم داداش
سلطان درست حرف بزن دختر میاد چسر نیبره چییی هااااااا بی ادب
کثافت تویییی
گفتم ارزش هیچیو نداری
نفهم که چیزی نمیفهمه
هششش سلطان لصفا درست حرف بزن دختر میاد پسر میبره چی بیشعووووووورررررر لاشی خودتی هاااااا
ویبریکی..هوتی..دهاتی
بیشعور کثافت گفتنم بهت ارزش نداره
مژده بریم
بریم
تو گ.و.ه….بیش نیستی
مژده بیا بریم اینا یه ذره گوهن رفتم بخدا بیا
امیر مرگم قسمت میدمبسته داداش
اینجا خیلی مسخراید پسر میاد دختره پسررو میره
بی ادب کثافت
همتون بیکارین خدمه ها
کوچولووووو
بیشعور
دیرت نشه یابووو
بدو برو مدرسهههه
ببرش بوی گندش
اقا توهم لطفا ببخش کوتاه بیا تا ببرمش لصفا ببخش ها
مامانه اومده دنبال بچش
امیرررررررررررررر بسه زشته داداش
ک.و.ن.ی….
دهنت گ وه سرویس
امیر داداش بسه بیا بریم
بریم
خر خودتی…..ولش
دهنت گ و ه
بسه امیرهااااااا
باشه بریم تو سایتمون
عمه ندارم
سلطان ببخش شما کوتاه بیا
باشه بریم
عمه ندارم..یابو
امدم بگم داداش امیر بسه چیکار بعشون دارین هردفعه میاین چه گناهی کردن مگ ها ولکنید شماهم
چهارتا خر عمت
خودتی هفت جد ابادت
هی مث ادم حرف بزن
عمت های خودته
سلام
سلاممممممم
امیر ل.ا.ش.ی
امیر و احت یکیه
من همون احت هستم نترسید
از توی یابو کی میترسه
از توی خر اخه کی بترسه
امیر بیکاری اره…
احت جون خوبی..اره مرسی..ل.ا.ش.ی
ممنون منم خیلی خوبم
یابو..لاشی….
در حال حاظر چهار نفر اینجان به تو چه چند نفر اینجان یا بو
خخ
چهار تا خر
خخخخ
مهری ولش کن مهم نی ابجی
چشمم
مهری ولش کن خاهر من…لاشین دیگه
با هاشون نحرف….دیوونن
اره بابا
هیس
احت جون خوبی
اووووووووووووف
اینقدر فک نزن نمیری یبار پسرررر امیر احت
تو بمیر
خخخ
میگه بجایه اون من کامنت گذاشتم عجب آدمیه
mige بجایه اون mn kamnt gozashtm
بهتون کار پیشنهاد کنم
خخخخ
حرفت چیه پسر؟؟؟؟
هیچی
مهری چی شده
یه بیکار اومدع
خخخ
معلومه کیه
اییbro baba
من چیتم به تو ربطی داره ؟
کثافتاااااااا
هوی پسر چی میگی تووو
Amir.؟؟؟!!!!!
Als :/
در حال حاضر 4 نفر اینجان
نرگسسسسسسسسسس
Cheie Mehri؟؟.
پس یعنی واقعا بیکاری
کیی من والا درسام حجمش از عالافایه Iranmزیاده
پس برو درساتو بخون
ازشما نپرسیدم
میدونم گفتم یادت رفته حتما پیشنهاد دادم
ایی gomsho بابا
گم نمیشم خونمو میشناسم
عه
به جان خودت
شب و روز با بقیه داره حرف میزنه
ربطی داره
داره تو نمیبینی
چیتم من که بهت ربط داشته باش؟
هیچ یه بیکار تو سایت
آره خودتو میگی دیگه
آرهkhod خودتو میگی دیگ
نه به تو میگم چقدر کوری تو
زندگی ندارم بیام با بچه ها بحرفم
خخخ
مام حوصله ی حرف زدن باتوعه بیکارو نداریم
معلومه کی بیکاره
اره کورم میبینه
منم دیدم حالا خوبه خودتم نوشتی همیشه اینجام
هییی به تو ربط دارععع
من به تو هم نگفتم به داداش خودم گفتم
بالاخره که گفتی اینم معنیه اینو میده که تو بیکاری نه من
بالاخره گفتی قبول کن
گفتم به بعضیا نگفتم آی کیو به داداشم گفتم
چه جالب خودش داره میگه کوره هاهاها
چه جالب khodesh dare mige koreخخخ
توجه کنی خودتی عزیزم
خخخخخخ
اسمتوبه جای من نوشتی از بسی که عجله کردی
واااااا
oh my god
معلومه که همشون دو نفر علافن
علاف خودتی
فازت چیع عامو
هیچی والا علاف نیستم یه عالمه کار دارم
علاف برو بکارت برس بجایه گشتن یه سایت برایه حرف
اینجا مگه جای چته
خخخ
یه مشت بچه افتادن اینجا دارن خاله بازی در میارن
خخخ
الکی نحرف بوا
بچه خودتییی
معلومه بیکارین
خخخخ
مثلل تو دنببال یع گپی برایه حرف زدن نیسیم
خخخ
بابا بچه جون تو دیگه چه ساده ای من کار و زندگیمو ول کنم بیام با بچه ها حرف بزنم مسخره ای
خخخ
اینجا گپ
یجورایی آره
معلومه
خبب حالا
هیچی
سلام
عشق یعنی تو تو مجازی بگی دوستت دارم منم جدی جدی باور میکنمو خوشحال میشم
سلام میشه منم بیام اینجا
خخخخ
چرا نشه
خوش اومدی
اینجا چرا اینجوریه
منم دیگ میخام برم
ابجی نرگس چیزی شده ؟؟❤❤
na¡ 🙁
چرت نگو مهری…برایچی الکی میگی..کم و بیش تو میای اینجاا
الکی به زبونت نیار
چیع خب کانونم کسی سراغمو نمیگیره اینجام همینطور فکرکنم اضافیم
خب چیعkanonmهمه منو یادشوون میره اینجام همینطور
من که همیشه هستم دیگ
چرت نگو مهری…برایچی الکی میگی…ی بار دیگه بگیییی من میدونم تو
داداش بابک چطوری؟
داداش بابک چطوری؟کجایی؟
I’m abnormal 😉
نرگس تو خوبیییییی
hno nfs mkshm 🙁
ببخشید اجی مهری…..خوبی..چکینی…چخبر…ببخشیدااا❤❤
اشکال نداره
عادیه برام همه منو همیشه یادشون میره
خوشی سلامتی داش یاسین
Kheli kharid alki
یع حسی بم میگه ملیسا و هلنا و ملیس ، یکین :/
سلام خوبید
سلام داش
چه خبرداداش
سلام :/ آرع
نیستید ..نمیای…اومدم ..نبودید …ابجیااا طنیم فضممم
مهری ام مرده حالا
نمیخام اسمتو ببینمممم
ملیس جاااانن
ملیسه نمیشه تو نیای
سلاااام خوبید..چکینی…هلنا کیه ..میس کدوم خریههههه…هلنا خوبی…
یع حسی بم میگه ملیسا و ملینا و ملیس ، یکین :/
بچه ها لدفن بگید فازاتون چیع آشنا شم 😐
فاز مرگ..میدونی چیه وو
Hoom…re mdonm:/
هلنا چند سالته
16
ملیس تو از کجا فهمیدی ؟
هنو هستما خخخ
خخخخخخخخخ
کسی درک میکنه منوووووو؟..
کسی درک میکنه منوووووو؟خسته شدمممم از این دنیا…
عزایزای من خدافس عاشقتونم بوس بوس
بای
مواضب خودت باس…بای
سلام…
عزیزای من دیگه واقعا خدافس تا جمعه دوستون دارم بوووس
عشقم؟؟
هومممم
هووم چیه درست ج بده
ایشالله به زودی یه ابجی یا یه داداش گیرت بیاد!!
من؟اگه با منی نچچچ
سلام زیر سلنا منم
سلام
سلام
خوبید ؟
ممنون معرفی میکنی
هلنا شمال
هلنا اهل شمال
دلممممممممممممم تنگیده
واسه کی؟؟
دللللللللللللممممممممممم مردننننننننن میخاد
خدانکنه طنین فدااات
دلللللللللللمممم مرگگگگگگگگگ میخاد
وااای نگو داداش
من دارم وسایل جمع میکنم مامانم میگه کم سرت کن تو گوشی بیا کمک خدااا
میگما من ک این حرفا بهت میزنم شوخیه ها فک نکنی منظوری دارما داش
نه مشکلی نی
هستم
خیلی خرید…..ناراحتم..یکی نمیاد…فضهههههههه
خودتی خخخ
طنی هستی یا نه¿¿من رفتم..ایش
برای چی شما نمیاین؟؟؟
من طاقت نیاوردم برم از فردا صبح میرم خخخ
سلام….خوبی..من خوب نی
بیاین دیگه نامرداااااااااا نمیاین
بخدا اینبار اومدم گفتم هستین ولی چرا اخه نمیاین؟؟درگیر درسین..اره؟باشه مشکلی نی
فضه کودی؟؟؟
سلام..هستین
سلام کسی نی؟؟؟؟
کجایین هیچکدومتون نیستین که
سلام
♥️آبنرمال♥️
بچه ها منم باید خدافظی کنم تا جمعه چونکه میخوام برم مسافرت نمیتونم بیام.عاشقتونم خدافظ
خداحافظ
بسلامت بری و بیایی
فضه..طنین..شرمنده ابجیا من باید برم..دوستون دارممممم زیااااااد
فدات داداش عاشقتم خدافس
باشی میشی “آویزون” ، نباشی میشی “بی معرفت”❤❤❤
دمت گرم لایک
باشی میشی “آویزون” ، نباشی میشی “بی معرفت”
بی معرفت عالم باش اما نزار کسی بهت بگه آویزون !❤❤
نرگس خوبی؟؟؟؟❤
سلام مرسی شکر … نفس میکشم هنوز 🙂
هومـ مرسی♥️
خیلیا هستن که “طالبتن”
اما فقط بعضیا ” لایقتن”
حواست باشه با کی گرم میگیری !❤❤
دمت گرم..
لایک
پادشاه باش ، حتی اگر قلمروات اندازه ی عرض شانه هایت باشد !.❤❤
گفت من مادرت هستم که بهشت در دستان من بود
گفتم پس چرا الان زیر پای توست ؟
گفت آن را زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم !
سلام خوبین………………….❤❤❤
سلام داداشیم مرسی خودت خوبی
سلام بچه ها خوب هستین؟
سلام اجی..چکینی
نشنیدی هر چی صدات کردم در میری از کی انگار از من
نپرس چرا رفتم این همه تو یه بارم من آره یه بارم من
بزن همه چیو بپاچ از هم نمیاد صدا گریه هات اصلا هرچی داد زدی فقط نگاه کردم
نگو که نامردم این همه تو یه بارم من نگو چرا سردم این همه تو یه بارم من
نمیدونم شاید همون لیاقتت مست میکردم و هی میدادم بهت تکست
تخس مثل خودم یه لیوان دستت سک میچسبیدی بهم مثل سیگار بعد سک*
خواب بودی کردم من لبتو بوس گردن تو بو نگاهم محو تو بود
جایی رو نداشتم قد بغل تو دوست برق میزد تنتو تو وقت طلوع
غرقِ تو نور رسیدیم دم غروب پاشو بسه دروغ کردم
دستتو رو بچه پر رو اوکی من بعد تو خوب
نبودی حرف تو بود با همه تو دوستام صد دفعه تو روز عربده سکوت
اون اگه بازم زنگ زد
به من نگیر از اون
بهش بگید مرده
بگید اورد کم اون
اون اگه بازم پرسید
بهش نگیر ازمن
بهش بگید رفتم
دیگه برنمیگردم نه نه
بهتره نباشم ، چون ندارم طاقت
میبینم من واست ،ارزشی ندارم
میدونم آسون نیست ، بتونی آروم شی
کنارم کاش بودی ، کنارم کاش بودی
سلام نرگس خوبی چ عجبی
سلام گلم .♥️
صبحِ هاییم کوکایین نمیایم پایین ما دو / سه تایی مد نوتلا بمالیم ما
تو چی داری کجایی نمیخوایم خوابیم ما ر ما جداییم ما رو قاطی نکن با اینا
/
نیستید برم؟؟
هستید؟؟
داداش من برم ساعت چهار میام بیا حتمن
اومدم
خدافظ
نکنه هستید..پیام نمیدی…باشه..مشکلی نداره…
نامرداا کجا رفتین…حالم بده…من اومدم تا شما کمکم کنید..ولی الان نیستید
نامرد؟!
واقعا که!!؟
کجا رفتین؟
طنی خیلی دیر پیام میدی
فضه کو
عشقم خوبی؟خخخ
هی بد نی
مراق مهر بو نی یا تو ن باشین
اوکی…بای
مراقب مهربونیاتون باشین
من برم؟؟؟؟؟؟؟
من بای….روز خوش..
مواظب باش…بای
به سلامت
ابجیا نیستید؟رفتید
من هستم
هستم
بچه ها ما امروز رفتیم برا دفاعی توی مینی بوس اذیت کردیم راننده دوتا خیابون پایین تر مدرسمون پیادمون کرد هیشکی هم از مدرسه باهامون نبود..خخخخ
خخخخخ❤
با ی ببخشید..حله.افتاد؟الان نرفتی خونه نگرانن..الان..م.ا.د.ر…و..پ.در..
هیچوقت قصد جونتو نمیکنند
داش ..تو نمیدونی…چه بلایی سرمن اوردن..از مدیر بگیر تا پدر..دیگه حال ندارم بکم..
سلام داش کیان خوبی عزیز؟؟
خوب؟من؟سخته برام!اوکی؟
با ی ببخشید..حله.افتاد؟الان نرفتی خونه نگرانن..مامان بابا قصد جونتو هیچوقت نمیکننداااا..تازه تو کسوکار داری..تو برون چه میکنی؟؟؟
الان کجایی برار؟؟؟
تو کوچه و خیابون اواره ام ..دا..
بابک ی سوال تو برای غیرتت رفتی پیش چند پسر..بابات چرا دعوات کرد؟؟؟
اون..کار به این چیزا نداره…اون فقط میدونه که من دو نفرو راهی بیمارستانم کردم..دا
و دیگه کار نداره واسه چی…
و دیگه براش مهم نی چرا..
سلام…خوبین..داش بابک خوبی عزیز…
قربونت دا
برو خونه پدربزرگت
میترسم…به بابام زنگ بزنن..و…..
نمیزنن برو داداش
??Zang mamanet bezan bebin chi migeh
??Zang mamanet bezan bebin chi migeh
حداقل یه زنگ به momبزن ببین چی میگه
حداقل یه زنگ به مامانت بزن ببین چی میگه
ابجیتم زنگت نزده..
پیام داد گفت…مراقب خودت باش و خونه نیا بابا قصد جونتو کرده…
بجای ک بهت امیدواری بده و بگه برگرد…
بابک مدرسه هم نرفتی نه؟؟؟
رفتم…مدیر بیرونم کرد گفت امروز اخراجی…از شنبه بیا.
مدیر کثافتتتتتتتتتتت
مدرسه رو فدا سرت حداقل میرفتی خونه
مدرسه رو فدا سرت حداقل میرفتی خونه
بابک برو خونههه
بابام…میکشم..
راس میگه
نمیشه…میترسم…اصن میدونی…اونا الان شاید خوشحالن که من نیستم.
اواا
نه تو بچشونی داداش
والا اگر من بمیرم…تو این دنیا فقط یه گور کنی خسته میشه و تمام…
یعنی چی تو بچشون نیستی مگهههع
اینو نگو اونا مامان باباتن
اینو نگو اوناMOM و FATHER تو هستن
ثبت نمیشه
تو دوس نداشتی آبجیت ناراحت باشه دیگ کار اشتباهی نبوده که
عه مگه میشه توهم بچشون هستیا
چ حرفیه میزنی
من اگر یه بار دیگه برگردم به دیروز..باز هم همون کار رو انجام میدم…
پشیمون نیستم بابت کار دیروزم…و بازهم اینطورشه ..من…
بابک برو خونه بابات که تورو نمیکشه که
سلام مجدد
سلام داداشی جونم
سلامم
خوبین…..؟
نه وقتی که تو خوب نیستی
تو خوب نباشی منم نیستم
ممنون
امروز مدرسه رفتی؟؟
بابک یعنی هنو نرفتی خونه؟؟
نه….
چرا خووو
20 دقیقه دیگه حدودا میام
من باید برم برمیگردم فعلا…
30 دقیقه دیگه
نیم صاعط دیگه
بسلامت
خدافظ cدقیقه دیگه میام
من بای…30 دقیقه دیگه برمیگردم..
من بای ..یه نیم ساعت دیگه برمیگردم..
داداش بابک بهتت تاحالا زنگ نزدن؟
نه
بابک بنظرم به ابجیت زنگ بزن خب ازش بپرس خونتون چخبره بعد اگه امن و امان بود برو خونتون
داداش بابک بنظرم به آبجیت زنگ بزنم خب بعد ازش بپرس خونتون جخبره اگه امن و امان بود برو خونتون
طنین تو کی مدرسه میری صبحم ان بودی الانم هسی
خب ساعت هفت تا یه ربع به یک مدرسه ام
عشقم نیستی؟؟خخ
بابک خونتون رفتی؟
نه…..
یعنی الانم بیرونی؟
اره…
واای دیشب کجا بودی بعد
هینطور دور زدم تا صبح شد…از درد کف دست خوابم نمیرفتم..داشتم یخ میکردم.
فدااات شم
مگه فامیل اینا ندارین؟
واییی داداشی
مگه فامیل اینا ندارین؟
فامیل اینا نددارین
داریم..ولی جرات نمیکردم برم….
میرفتی خو
خب امروز مدرسه رفتی؟
داداش بابک چطوری خوبی؟؟
نه
الهی طنین فدات
سلام
علیک
خوبی خوارشوور
خوبی خوارشوور
خخخخ
من خوبم
مرسی منم خوبم
من ان
حالت خوبه؟
شیطوری؟؟
به فرهاد بگین چرا دیشب نیومد
سلام خوبین…
کسی نیس
کسی نی
کثی نیصط؟
داداش من هستم
چقد میخوابید بلند شید تنبلا
منکه بیدارم …
من که تازه از مدرسه اومدم
سلام سلام صبحتون بخیر
سلام طنین جون صبح تو هم بخیر
سلام صبح تو هم بخیر
بچه ها یه لطف کنید اونور بگید من محدود شدم..
باشه میگم
مرسی گلم❤️❤️
ممنون عزیزم
من رفتم خدافض همگی ..استادادبیات..سلطانم..نفس مهر…نیومدین یادتون باشع…خدداااففضض
من اومد دیگ خداحافظت آبجی جونم عشقم عزیزم نفسم زودی برگرد
به سلامت عزیز دلم خوب درس بخونیا
کیییییییااااااااااان ….بابببببببببببببببببببببببک…کوجایین من میخوام برم..
بیایین آبجیتون میخاد بره هاااا
من رفتم دوستون دارم…خوار شووورم…وجاری عزیزم تا جمعع گودبای بوس بوس
خدافس بووووس
بابک حالت خوبه آبجی فدات؟؟
سلام من برگشت زدم.کوعشقت طنین ؟داداشی عشق آبجی فضه بیا من میخوام امشب خدافضی کنم!!
من دیگ برمخداحافظ عشق مهری تا جمعه اگع وقت کردی سری به ما بزن
تبلت الان جمع میکنن..هقهق. باشه مهر جونم
منویادتون نره تا جمعع همش ازم حرف بزنید
چشممم
مث اینکه نیستش!؟
اره اونم یه دوساعته حاضری زدو رفت
تو اسمت زهرا بورد مگه نه
مهری دوساعتی یه حاضری میزنی خخ
خخخخ
هییی من الن نمیدونستم همچین آبجیایه شوخی داشته باشم
من خیلی شیطون و شوخم خیلیا خخخ
درکل همیشه خنده رو لبامه خخخ
داداش کیان بعد تو اصلیتت که ایرانی نیستی مگه نه
کیان میشه درباره دینت یه کم بیشتر بگی
خیلی کنجکاو شدم دربارش بدونم
تو مدرسه محدودیت نداری
اره نداری؟
اعمالتون چقد باما فرق داره؟؟
سلام عشقم اومدی خخ
راستی کیان من نفهمیدم اینجوریع
یعنی تو مسیحی هستی و بعد اسمتم جورج هسش بعد دوستات بخاطر همین مسخره ات میکردن؟
عجب داداشایه غیرتی داریم ماا
همی خوبه
داداش به این میگن بزن دست قشنگرو
خب طنین مهری فضه خوبین
بخوبیت
مرسی خودت چطوری
خوبی عشق آبجی
منم همین کارو میکردم دستت طلا رفیق
یعسس
من جسدشو میدادم دست مدیرشون
مهری تو کوتاه بیو خخخ
چلا؟
تو دیگه نمیخوا غیرتی بشی خخخ
من باهردوطرف موافقم هم باید میکشت…همنباید..ولی بیشتر با جاریم موافقم
آفرین غیرت
سلام…بابک از نظر من خوب کاری کردی ولی کتک خوردی بگو نوش جونم ابجیم مهمتره..ابجیو عشق است..گور بابای همه
توهم غیرتی هسی
حالا اینارو ولش بابک کجااست نگرانشماااا
فضه اسماتونم به هم میادا خخخخ فرزاد
اسم بچتون چی میذارید
فردین
میزارم فردین
ولی هنو جواب ندادم که
جمعه جواب میدی دیگه
میدی
نمیدم
دوقلو یکی دیگه هم فرزین خخخ
اون قلودیگه هم فرزین خخخ
یکی دیگه هم فرزین خخخ
خخخخ
خوبه خخخ
بچه ها داداش من رفته مودمو خاموش کنه چ کنم خخ
خخخ
کدوم یکی
امین
امین نیستش
بازار میچرخه یا سرکاره الهی فراری دادی شووورمو از خونه
تو خیابونا میچرخه خخخ
ببین اونم ازت فراری ..مهندس عمرانم چی میکشی از دست این عجوبه خخخ
ببین اونم ازت فرارییییییی ..مهندس عمرانم چی میکشی از دست این عجوبه خخخ
اونم فراریه ازت…مهندسسسس عمراااانم الهی
ایمان خخخ
میدونستم امین از این کارانمیکنه خخ
از تو یاد گرفته خخ
بهش بگو الن مهری میاد
باش خخ
عشقم کجایی من بی تو .تو بی من کجایی خخخخخ
کیان دادا بیا هنو که سر به بیابون نذاشته.خخخ
فضه من اسم اوردم خخخخخخخ
منم نیاوردم.خخهههه
تو میگی کیان خخخخ
من کیان نگفتم گفتم جاریی؟
خخخخخخخ
جانم
من گفتم کیان .من گفتم کیییییان؟
من گفتم کیان آیا ..منگفتم کی ان
نمیدونم
به روباره میگن شاهدت کیه میگه دمم خخ
بابک کجایی دقیقا کجایی
داداش بابک کجایی دلم ….
استاد ادبیاتم
بچه ها من دوباره رفتم تو فکر بابک
فضههه
بلههههههه
برایع حمله به طنین اماده باش
آمادم جارییییی حملههههههههه
بله
خخخ
عه اینجوریاس
ببببلللللهههه
آرهههه.اِوِتتتتت
میگم شووراتون طلاقتون بدن خخخخ
جریت نداری منم میگم داداشم طلاقت بدع
خخخ
عیب نداره من یکی دیگه دارم خخخخخ
یکی دیگه دارم خخ
یکی دیگه دارم خخ
شوورم از این کارا نمیکنه
اون بیشتر به مهری گوش میده تا تو تو خشنی
خخخخخخخخخ
گل گفتی
من خشنم؟؟؟
اِوِت
امین بدون من نمیتونه خخخخ
اسم توراهی امیرحمزه هست
وای عزیزم انشالله به سلامتی ب دنیا بیاد
ممنون
میدونمممم
داداش فائزه دنیا اومد راستی؟؟
جاری عزیزم باید زبون خواهر شوهرتو برید پس آماده باش
خخخخخ
خواهر برادر کوچیک تر خوبه؟؟
فضه خواهر و برادر کوچیک تر از خودت خوبه؟؟
بچه ها من حوصلم سر رفته
زیرشو کم کن
نمیشه
مهری
بله
من جاریمو سدا کردم فکر کنما
مهری هستی
جرات ندارید برا خوارشوورتون زبون درازی کنیدا خخخ
ما دوتاییم تو یکی تازه مهری خوارشووورتم هس پس چی بهتره سکوت کنی خخ
دوتاتون حریفم خخخ
بدون شک خخخ
اره من هردوطرفم پس شاخ بازی در نیاری افتاد
خخخ
فک نکن ازت میترسما مهری خخخخ
من میدونم نمیترسی ولی الکی نشون بده میترسی خخ
باشه چون تو گفتی خخخ
عه باید برسی هم زن داداشتم هم خواهرشوهرتم پسسس حرف اضافی ممنونع
خخخخ
کیان عشققققق آبجی من الان میرم نمیای خدافضی کنیم؟؟
من زن داداش کیم حالا خخخخخخ
بشو زن اون یکی داش من خخخخ
وااا
میخام زن توراهی داش فضه بشم
داداشم امیررضا چهار سالشه
منتها دختر داییمو دوست داره که ۱۱ماهشه
خخخخخخخخ
توراهیع عزیزم دنیانیمده زن دار شد خخخ
اوا من جاری میخوام ..
باش
وااااای مبارکه
طنیییین
ایمانم خوبه ها
همی ایمان خخخخ
ایمان کیع حالا
داداش من
اهاو
طنین شوووورت دقیقا داره درسشو میخوونه خخخ
نخوند بزن تو سرش خخخخ
آروم بزن به طنینم برسه خخ
نه محکم بزن خخخخ
اوااا خاک برسرم
خدانکنه جاری جونم
جاری جونت خخخ
چته
سلطان دادا هستی
نیس ک
به نظرم اسم بچه هاتون یچی بذارید ک به اسم دوتاتون بیا خخخخ
عشقمم نیومد!؟
کیان کجایی ؟اگه اینجایی بیا بحرف د
فضه خواهر برادر کوچیکتر از خودت خوبه ؟؟؟
کیانمهر داداشم اگه مبینی اینو حواست به خودت باشع …….یادت نره مهم خودتی…فقط خودت
به امین بگو دست تقدیربود…چشمای شوره خالتم بود …نتونست خوشبختیمونو ببینه خخخخخ
هنو خو قبول نکردی خخخ
ازکجامیدونی ؟؟؟بدبخت کارش به خ..ود…کشی میرسه نجوابم بهش
ولی هرچی شد بدون کار خالت بووود خخخخخ
طنین این پسرررره بخدا یه چیزیش هست…
خوشبخت بشی نفسیخخ
بجا اینکه دلداری بدی
چیه خو میگم خوشبخت بشی خخخخ
من که گول حرفایی که به بابام زدرو نمیخورم
وای چه حرفا که نگفته به دَدی جونم
سلام فرزادم برسون خخخخ
باشع میگم خوارشوووورم سلام رسوند اَه
مرسی
چیکار خالم داره خخخخ
مهری عشقم داره مشق مینویسه.خخخخ
جدول ضربشو حفظ کرده خخخ
بگو درسشو بخونه ها بازیگوشی نکنه ها خخخ
طنین از همی هال شروع نکن گناه داره …بزار وقتی رفتین زیر یه سقف ازش درس بپرس خب
نه دیگه باید امادگی داشته باشه خخخ
نه دیگه خخخخ
نه دیگه باید درس بخونه
نمیشه
باید درساشو بخونه
بچه ها جدی صبح جمعه باشید من از حالا استرس دارم
باشه
به امین بگو شاید دیگه نباشم ….:(
بحرف
مهری فضه رفتین
هستم
بتعریف حوصلم سرید
هستم
برا داداش خیلی ناراحتم
بچه ها من تا جمعه نیستم هم میخوام درس بخونم هم میخوام برم خرید …
دلتون واسم تنگ نشه دلم واستون تنگ نمیشه..اگه تنگ شدم که هیچ
راستی میدونید دیگه همتون جمعه خونه ما دعوتین….جمعه چه روزیه؟؟
راستی میدونید دیگه همتون جمعه خونه ما دعوتین….جمعع چه روزیه؟؟
منم شاید فردا عصر یا چهارشنبه صبح بریم مسافرت
خوش بگذره کجا میخای بری؟
جنوب مرسی عزیزم
به امین ..برادرشووووورم عشقو علاقه بسیار برسون خخخخخخ
چشم عزیزم حتما خخخ
دلتون تنگنشه دلم تنگنمیشه…تنگشدم که هیچ
جمعع هم که میدونید چه روزیییییسههه
همتون خونه ما با اولین پرواز
من تاحالا اینجور مراسما نبودم ..وای ددم
صبح جمعه باشیدا بگین چه طو لباس بپوشم
تاپ شلوارک به نظرم عالیه خخخخ
باش
باکی نی دده
نمیدونم
اره من میدونم امینم بیاد؟؟
وایییی امین جونم نه اونو نیار تاقت نداره
دیگه خودت با من میاد خخخ
باشه نمیارمش
باش نمیارمش
بچه ها من تا جمعه نیستم هم میخوام درس بخونم هم میخوام برم خرید …دلتون واسم تنگ نشه دلم واستون تنگ نمیشه..اگه تنگ شدم که هیچ…راستی میدونید دیگه همتون جمعه خونه ما دعوتین….جمعه چه روزیه؟؟؟ب
داداش برو خونه اگه یجایه دیگ ات آسیب ببینه بهتر از خیابونااست. هم بابات اون موقع عصبی بوده و تو برو خونه
من بای…مراقب مهربونیاتون باشین…منم برم…تو این کوچه ها اواره شم…
اینو نگو دیگ من الن میشینم گریه میکنمااا
بای داداش از من میشنوی برو خونه
هرکار بکنن باهات حق دارن…چون بچه هاشونو دوست دارن به خاطر ماهم که شده برو باشع …خونه بهتر از خیابونه
موافقم
???How many brother or sister
نمیثبته مجبور شدم اینجور بنویسم
یه خواهر داره
یه آباجی داره
یک خواهر
یک ابجی
یک ابجی
خدا حفظش کنه
خداحفظش کنه واست داداش غیرتیم و غیرتیتونو و غیرتیش
هیچکس تو خونه منتظر من نیس شاید ابجیم نگرانم باشه
هیچکس تو خونه منتظر من نیس شاید ابجیم نگرانم باشه….مطمینم اگر برم خونه بد میشه
چندتا خواهر و برادر داری؟؟
من میرم شیمی بخونم ..معذرت میخوام ازتون …بابک جونم استاد جونم برو خونه نزار حواسم پیشت باشع
اگر برم خیلی بد میشه…
نمیشه میخوان چه کارکنن باهات عهد بوق که نیست
باشه برو بخون خیلی هم تو فکر پسرای مردم نباش خخخخ
هووووی طنین خیا. ….نتکار ….تو چیمیگی؟؟؟؟خخخ
عشقمممم آرههههه ….عشقمممم کوجاست ؟؟؟؟
نمیدونم والا عخش منه خخخخ
من خیانت کارم..خخخخخخ
موفق باشی..
فضه ….هیچکس تو این دنیا نگران من نمیشه…خدا که کلا با من قهره…
معذرت میخوام …سرتونو درد اوردم…و اگر بد باهاتون حرف زدم …ببخشید
ایب نداره …فضه فدات ناراحت نباش فقط برو خونه لطفا
فدااات
داداش یه سوال چندتا خواهر برادید؟؟
ممنونم ازتون حالمو بهتر کردین
خواهش کاری نکردیم
وزیفحصت
مگه برا اون دونفر چه اتفاقی افتاد ؟؟؟
داره گریم میگیره ول کنید…
ببخشید هرجور راحتی دادا
باشه گریه کن یکم دلت خالی شه
زنگت هم نزدن
نه..
Momنگرانت نیست
مامانت هم زنگت نزده
داداشی الهی قربونت بشم من برو خونه
بری که دیگه بیرونت نمیکنن
بیرونت ک نمیکنن
بابک به خدا اونا الن نگرانتن برگرد خونه با شه آجی فضه فدات برو
نشی…میترسم..
اگر برم…یه جای دیگمم اسیب میبینه مطمینم
نه والا اینجور نیس
مامانت نمیزاره ..مهساهم هست
بهتر ازخیابونای که برو
اصن مامان بابات زنگت نزدن
ممنونم ..که میخواید حالمو خوب کنید….ولی تا وقتی یاد سیلی های پدرم…و کف دستم میفتم ..دوباره حالم بد میشه
خب بابات نگرانت شده که یه وقتی اتفاقی برات نیوفته؟؟
من با بغض مینوسم..شما با خنده میخونین..ه
نه بخدا اینجوری نیس
نه بخدا ..شاید یکم حالت عوض شه..
من دیگه در این رابطه جواب نمیدم…من با بغض مینوسم..شما با خنده میخونین
داداش کجا رفتی؟
چیه..
هیچی بابا
بچه ها من خیلی شوخم و شیطون نمیدونم چ کنم دلم میخوا همیشه اذیت کنم خخخ
شب رو میخوای چ کنی
خدا میدونه
برو خونه
میگم.نمیشه..
عجبا این چه وضعیه؟؟چیزی خوردی؟
برو براش یچی درست کن خخخ
خب درس کنم تا پست کنم خراب میشه
پول کارتی چیزی باهات هست؟
برو بریز حسابش خخخ
طنین…آخ مگه من نیام خونتون خخخ
به امین بگو کارت به کارت کنه…
باش الان خونه نیس زنگش میزنم
برو زودد باش
امینو از کلت بیرون کن الان
ای بابا به شووورم چه کار داری؟
امین کیه؟
شووورم خخ
پول همرام هست.
خب خداروشکر
الهی شکر
بابات چی گفت
هیچی نگفت فقط با سه ت سیلی از تو مدرسه بیرونم ..کرد..گفت خونه ببینمت میکشمت تمام
هیچی نگفت فقط با سه ت سیلی از تو مدرسه بیرونم ..کرد
گفت خونه ببینمت میکشمت
گفت خونه ببینمت..فاتحت خوندس
الهی بمیرم واست اخی
بابات چی میگه مگه
نگران نباش چند دقیقه ی دیگر بهتزنگ میزنن میگن 1 میلیارد تومان برنده شدی تو هم با خوشحالی به مامان بابات زنگ میزنی اونام کارتو یادشون نمیاد سریع میری خونتون تمماام ماجرا قصه ی ما بسررسید کلاغه به خونش نرسید
داداش شوخیه دیگ واس خندیدن گفتم
داداش برو خونه
دستت پانسمان داره بابک جونم
نمیشه دست گذاشت روش..داره اتیش میگره..
خب برو درمانگاه …نرفتی هااااا؟؟
اصن جون ندارم…راه برم..
برگرد خونه برو پیش مهسا
ورود به خونه ممنوع اوکی…وگرنه میرفتم
نمیگن یه بلایی سرت میاد هاااا؟؟
داداش یعنی تا کی؟
استاد جونم کجایی ؟
چیه؟
داداش غیرتیم رفتی؟
نه..ولی اگه میخوای برم…
باببببببببککککک
بله..
بابک الان کجایی؟؟
رفتم تو پارک
واخیییی
بابک چه حالی داری
عامو برو خونه
بابات چی میگه راهت نمیده
بابات مگه چی میگه
استاد رفتی؟؟
بیچاره آبجیت چه حالی داره الان فکر کنم همه تقصیرارو به گردن خودش میندارزه
اره واقعا دلم واسه ابجیش میسوزه و درکش میکنم
ها واقعا
فکرکنم دیگ
واقعا رات نمیدن خونه؟؟
بابک بیا خونه ی ما خخ
منم بیام دلم واسه امین تنگ شده خخخخ
خخخ
بجایه این کارا داداشمونو دلداری بدیم
بیا تو که خونه خودته خخخخ
دروباز کن ..خخ
مگه تو این حال شوخیم میاد هون..
مگه شوخی دارم
ه…نه الکی میگم تو بخندی…خب مگه شوخی دارم
خب آبجیت نگفته چرا رفتی دنبال ماجرا آخ پسرر
ابجیش اصن نباید میگفت
آبچیش نگفته دوستش اومده گفته
کاکا ناراحت نشیا
جون خودت ول کن…نمیتوستم ببینم خواهرم گریه میکنه..و اون پسره میخنده
نمیتوستم ببینم خواهرم گریه میکنه..و اون پسره میخنده
نمیتوستم ببینم ابجیم گریه میکنه..و اون پسره میخنده
منم بودم میرفتمو تو که بیهوش کردی من جسدشو به مدیرششون تحویل میدادم
مهری تو ده کوتاه بیو
چشمم
مدیر …هم با کمربند اینقدر زده که کف دستم الان خون ازش میاد
اشکام داره بیرون میاد
اوخی الهی دلم واست سوخت
الهیییی استاد جونم..بشکنه دستش
دلوم سیت کباب وابیده
نه رفیق دارم بیاد پیشم…همدردی کنه..نه هیچ…خون دست به درک
بیام پیشت خخخ
منم میام مهری خخخ
بیا باهم بریم
ما هستیم
ماکه رفیقاتیم استاد یادت نره ..
بنظرم کارتو یکم اشتباه بوده درسته تو واس خواهرت غیرت داری اما دو تا پسرو بیهوش کنی یکم کارت بنظرم اشتباهه خب توهم سری خودت م یه روز به یه دخترnumberبدی
من اومدم ادامه چیشد؟؟؟
هیچی
آها پس من برم دوباره بیام…
بابام نمیزاره برم خونه
چرا عاخه
بنظرت واسه چی؟
به خاطر اینکه یه پسر خوب دعوانمیکنه…ولی غیرتی میشه
فضه خودت تنها فک کردی به این نتیجه رسیدی خخخ
نه با جمعی از علما به این نتیجه رسیدیم
باریکلا
خب خخ
تو غیرت داری اما باباتم بنظرم راه نده اشتباهه
بیچاره خواهرت
سی چه؟؟
طنین تو لری؟
نه بابا فارص فارصم
بابک کوار میدونی کجاست؟؟
اسمشو شنیدم..فکر کنم
چرا؟
اهام منم کواری ام
داداش راستی گفتی استان فارسی هستی؟؟
نه.. اصتان فارصی هستم..
هاا همون خخ
چرا؟
داداش بابک یاد گرفتم پوتین سربازی یعنی چی
افرین..برتو….فقط دیگه درباره پسره حرف نزن…
مهری ایقد اذیتش نکن گناه داره خخخ
ابجیت چی گفت بعدش
اووو
عصبیش نکن
هنوز ندیدمش
اهام
مادرم نمیزاره برم خونه
به زور دارم مینویسم..
پس چرا نیومد
من کف دستم…خونش درست بند نمیاد شما ..هم
داداش یسوال ناراحت نشو
پسره خوشگله؟؟
هوف
بگو دیگ
میدونی پوتین سربازی چیه؟
من
نه
وقتی یاد گرفتی بیا تا بهت..بگم…
بگو من میدونم
یاد گرفتم تمممام
اره من میدونم خب
چیع
این منظورش یچیز دیگ اس فک کنم
اره میدونم
مهری خخخخخخ
چیع کنجکاو شدم دیگ
یه چیزی بهت میگم..ببین ..وقتی دیدیش…دیگه نگاش نمیکنی…
وقتی دیدش حالت بهم میخوره..حالت تهوه…اوکی
دیگه اسمشو نیار..
اوکی خخخخخ
آفرین برتو ای داداش غیرتی
من حیلی دوس دارم داداش اینجوری داشته باشم
اما داداشم غیرتیه کوچیگه اما غیرته ولی حیف بزرگ نیست
ولم کو عامو شما منو مسخره کردین…ه
استااااااااداین چه حرفیه ؟!
کیی
بگو من کنجکاو شدم بگو داداش غیرتیم
مگه چی گفتیم چرا الکی به خودت میگیری
چی گفتیم مگه
کی همچین حرفی زد
بابک با ابجیت صمیمی هستی؟؟
همو دوس داریم ولی باهم عوا زیاد میکنیم
باهم راحت حرفاتون میزنید
دعوا قشنگه بین خواهر برادر ما از این دعواهازیادداریم…
طنین اینا واس چیع
همینجوری
اره….
خیلیم خوب سالم باشید
ممنون
دعوا برایه همیع حواهر برادرا هس ویژگی هاشه اگه نباشه خوش نمیگذره
ولم کنید جان مادرتون…شما مارو مسخره کردین.
اییی مدیر بثبت کنجکاو شدمااا
بچه ها عشق من کجا رفت راستی؟خخ
کیان نمیدونم
خخخ
خنده داشت فضه خخخخ
آره خخخخخخ
کوفته خخخ
استاد؟؟؟
کی مرد ؟کی رف زند . ان؟
کسی نمرد فقط دو تا بیهوشی بعد از دعوا
فقط دو نفر بیهوش شدن
استاد ادبیات بقیش یادش رفت
یادم نرفته…تایید نمیشه
اوکی خخخ
تو مدرسه هم مدیر 100 خط کش زد
بابک این بالا بیاا
هیییی خوابم گرفت
اِوِت
چرا پسرا نسیه میحرفن ها؟؟؟
یعسس چلا؟؟؟!
پسرن دیگه
Pesaran دیگه!!!
خب چرا میگی تعریف کن.
چرا میخوای ماهم بزنی حالا
یه بارکی بگو استاد
چاقوووووووووو ددم وای
استاد ادبیاتم
ادامه نداره داداچ بابک؟؟!
اخرش تو مدرسه 100 تا خط کش خوردم
افرین به استاد ادبیات غیرتیمون
افرین همیشه رو خواهرت غیرت داشته باش…
یعنی جالب نیس؟؟!!
داداش بابک من یچیزی بهت بگم خب من فکر میکنم برایه هر دختری اینجور چیزا اتفاق میافته خب تو خودت پسری و شاید برایه خودتم پیش اومده باشه خب گفتم شاید و خودمم دخترم برایه هر دختری پیش میاد غیرتت خوبه اما انقدرم ناراحت نباش دعوا کردی تموم شده باش؟!
وایسا برات پایین توضیح میدم چی شده..
من پسرای غیرتی دووچ خخ
آرهههه عشقمممممم خخخخ
کی میری باشگاه استاد ادبیاتم؟
چی شد که دعوا کردی
فکر کنم 5 تا مدرسه اومده بودن راهپیمایی..بگو خب
3 تا دخترانه 2 تا پسرانه..
من یه گوشه نشسته بودم…تو فکر و خیال..
تو فکرو خیال
خو
چی شد بعد
خب
یه دختری اومد پیشم…گفت ابجیت داره گریه میکنه…
الان میگیی دختر مورد علاقت بود…
من بهش گفتم کجاست…و رفتم پیشش ..گفتم چی شده..
ابجیم نمیخواست دعوا کنم گفت هیچی..میخواست قضیه رو بپوشونه
خب
بقیش حوصلم سربردی
ارع
دقیقا بقیشو بگو
نه نمیگیم باورت داریم خخ
چرا نسیه میگین ای خدااااااا
خب
واااایییی کی بود جی افت خخخ
خوو
بعد به زور زیر زبونش کشیده بودم..تا یه پسر از اون یکی مدرسه میخواسته بهش شماره بده…
اخرش خلاصه تا یه نفر خواسته بهش شماره بده
یکی خواسته بهشnumber بده
اینطوری نوشتم چون تایید نمی کرد
ابجیم روشو کرده بود اونطرف ..و رفته بود بین جمعیت.
اما پسر یه چندتا متلک خیلی بد بهش گفته بود…و رفته بود
من اعصابم خورد بود رفتم پیش مدیر مدرسه شون
گفتم استاد مراقب دانش اموزاتون باشین..
گفت اگه نباشم چیکار میکنی..
چلا؟؟
داداچ حوصله ام سررفت
آبجیت بخاطر همون گریه میکرد؟؟
بخاط متلکا
فقط همی
بقیه داره؟
اگع داره اون بالا بنویس
اره..دعوا تازه شروع میشه
رفتم پیش پسره زدم رو سینش گفتم…چه گ..ه خورونی کردی..
از شانس خرکی ما پسره یه چاقو با یه رنبوکس دراورد..
پسره یه چاقو در اورد
من با تمام توان یه مشت تو قسمت گیج گاهی سرش زدم..
پسره حالش بد شد افتاد رو زمین…
چندتا اومدن منو بزنن رفیقای پسره یکی دیگشونو هم زدم حالش بد شد اون دو تا رفت عقب
مدیرشون اومد…مدیر ما هم اومد
مدیرشون گفت مگه مریضی…
استاد؟
بیو بالا بنویس
ایییی وایییییی
واااااییییی داداچ
پس برو بالا کاملشو بنویس بعد بفرس
بعد تو مدرسه…صدتا خط کش خوردم
میدونی چرا ناراحتم چون 100 تا خط کش مدیرمون زد تو کمرم…
مگه چی گفتن
خب بچه ها داداش غیرتیمون ناراحته چکنیم شادشه؟؟
مگه چی گفتن ک دعوا کردی؟؟
بابا خشگلا نبودن خوش نگذشته بهش
اسن طو راصت میگی…
دارم شوخی میکنم چرا میزنی
داداش بابک شوخی بود ناراحت نشی از آجی فضه
ارع از منم ناراحت نشیااا
نه خبری نیس..
چرا راهپیمایی بهت خوش نگذشته
بخاطر آبجیش دعوا کردع غیرتی شده داداش باش مثل بابک
آبجیت چند سالشه؟؟
اگع فضولی نباشه
کلاس هشتم..
فقط یسال اختلاف سنی چه جالب
چیش جالبه؟
خیلی خوبه با ابجیت صمیمی هستی؟؟
اره چ خوب من با یه داداشم دهسال با یکی دیگشم دوازده سال
خوبی بابک
نه…..ولی سعی میکنم باشم.
باش
به به استاد ادبیات ما
استاد ادبیاتم دعوا چرا آبجی
برا ما که راهپیمایی خیلی خوش گذشت
داداچ بابک دختر مورد علاقه تو نتونستی ببینی
مجاب نمیشین شما..
What??
چیع پسرا فقط بخاطر دخترا نیرن دیگ پس برا چی میرن البته دختراام همینطورن خخ
خداروشکر…
چلا دعوا کردی بخاطر دختر که نیس یا هس
بخاطر خواهرم
اره..ولی خواهرم
واسه ابجیم..
اوووو غیرتی شدیع
آهان
فضه جون خوبی؟
خوبَم تو خوبی خوارشووورِخوارشوووورم
اااوووو آره خوبم زن داداش زن داداشم خخ
من لباسمو هالاکجابپوشم؟؟خخ
امروز کیا رفتن راه پیمایی…
با اجازه تون من
احسنتر…
خودت چی رفتی؟
آره…ولی بدترین راهپیمایی عمرم..بود
چرااا
چرا خوشگلارودیدنزدی
چون تکپر بودی
دخترارو نتونستی نگاه کنی خخخ
ه…بخند…ولی دعوا کردم..حالا تو هرجور دوست داری فکر کن..
من درست نفهمیدم یعنی تو مسیحی هستی و اسمتم جورج بخاطر همون دوستات مسخره ات میکردن؟
کسی نیی جواب بدع
کسی نیس جواب بده
من ان
خب سوال قبلی
چندتان؟؟؟
زود تند سریع
حوسله ندارم ول کن…
بگو نمیخوام جواب بدم بهو نه گیر…
تک پر…
تا اخر قصه برو
توکه راست میگی خخخخ تکپر کی بودی تو
به جون کی قصم بخورم قبول میکنی…؟
قصم نخور قسم بخور….ولی چون یه استاد ادبیات بیشتر نداریم باشهههه خخ
حرکی اومد بگه…
حرکی ان شد بگه…
اخی اخر دهوا رصیدم…
من ان حرکی اومد بگه….نگفط هم به درک….
اخی اخر دهوا رصیدم……من ان….هرکی اومد بگه …نگه حم به من چع..
سلام
سلام
فضه پیشاپیش نمازت قبول باشه همینو میگین شما مگه نه
شاید بیام شاید ..اگه نیام تااااا فردااااا
بای..طنین فضه کاری ندارین
من برم..مرسی واقعا….جورج دوستون داره
منم جورج کوچولو رو خیلی دوست دارم
نماز مهمه برام
شما نماز نمیخونید برید دیگه؟؟
حواسم به زمان نبود..معذرت.. نمازمو بخونه شاید بیام باشه ابجیا
آفرین منم جانماز دستم بود هی میخواستم بگم گفتم شاید ادامه ندی
ادامشو بگووووو
حواسم نبود
فضه خب خخخ
چی خب
هیچ یچی یادم اومد خخ
ها؟؟؟
وای شرمنده
وای شرمنده معذرت میخام گریه کردم شرمنده.. ادم فکر میکنه رمان میگم..رمانه دیگه درس گفتم؟
بگردم من
مسیحیت مگه خیلی با اسلام فرق داره
به جای حساس میرسه نمیگی
پشت در نشستم
مگه تو ایران محدودیت دارید
الهی طنین فدات شه
قبول کرد رفت تو دفتر درو بست
حالا میفهمم چی میگی داداشیم
براش گفتم همه چیو اسی تعریف کرد
منم هستم ادامش
بابام اومد
داداش مگه تو ایران محدودیت دارید
منم هستما فعلا خواننده ام
اهم
داداش مگه دین مسیحی با اسلام چ فرقایی داره
داداش مگه برا دینتون ازاد نیستین
داداش مگه برا دینتون محدودیت داره
فرهاد نیشخند زد….مثل اینکه نمیتونستم دفاع کنم..پذیرفتم
مدیر گفت..چرا لب فرهاد اینجوریه..فرهاد همیشه باهام لج بود
جای سیلی نشون دادم
تقصیر من نبود گفتند من مسخرهشون کردم کاری نکردم هر چی میگفتم باور نمیکردنند
منم گفتم اسی کاری نکرده من بودم..اسی رفت کلاس نمیخاست بره مجبورش کردم
چراشما
یعنی من اسی
تقصیر انداختند گردن ما
همه رفتیم تو دفتر ..دعوا به نفع اونا تموم شد
چرا؟؟؟
منم دل دارم دیگه..
نمازتونو دیدم علاقه زیادی پیدا کردم
فداتشم
مسیح ایرانیم
بدبخت شدم
خدانکنه
یبار بچه ها یکی زد تو صورتم اسی رفت پیششون دعوا شروع شد..مدیر فهمید
ولی هیچی نگفتم
مسیح بودنم مسخره شدم
من نمازو دوس داشتم
مثل خودشون نماز میخوندم
من نماز میخونم اینا نمیدونستد
اسی باعث شد تغییر کنی نه؟؟به خاطر همین..
مسیحیه
حتی فهمیدند نماز نمیخونه
تا اینکه فهمیدن اسم کیانمهر جورجه
بعدش چیشد
روزا میگذشت
دوباره ی ماجرای دیگه
هرچی هست بگو اون دلت سنگینه نمیکشه این بارو
من قبول کردم..گذشتم..کینه ای که تو دلم بود پاک کردم
همه اومدن عذر خاهی کردند ازم
اسی با اونا حرف میزد بدردم نمیخورد اینجوری دوس نداشتم
من میفهمت ..اما جات نیستم که درکت کنم..فضه فدات شه
بعد از اون کم کم یخ اونا هم باز شد
هرجا میرفتم..با من بود..بهش اعتماد کردم
حالم بد بود کمکم میکرد….مثل یک برار
اون پسم نزد..با هام موند تا خر
همه اونم مسخره میکردند چرا با این میگردی مریضه
قربونت برم
وایی
فرشته بود واسش..برای اولین بار..اسمش چی بود اسی اسی..اسی بهترین دوستم شد
سخت گذشت تا یکی اومد
تو مدرسه اصلا روم نمیشد..چرا بخاطر این ادمای دیوونه
مریضی واگیر دار نبود هیچی نبود..از خودشون دوختند بریدند تا شدم جورج مشهور
فداتشه فضه
کیان هستی عشق آجی فضه
اونا که نمیدونند مریضیش چیه؟؟مریض نبود..تصادف کرد
هیچکی به سمتش نیومد
جورج غصه خورد بعد از اون دوستاش نبودند
خب بگو ادامشو…
یکی دیگه شد
با کسی حرف نمیزد
جورج عوض شد
میدونید که فضه همه جوره پشتتون هست ..حضورش هست
اری میدونم
تغییر کردم شدم ی جورج دیگه ی کیانمهر دیگه
بعد از اون مامان بابام خیلی مهربون شدند
کم کم یخم باز شد
منم یجورایی مث خودتم
بعد از اون با کسی حرف نزدم
داداش رو من حساب کن هرچی میخوای بگو
اهم
خب
بعد از اون با کسی نمیحرفیدم
دوهفته گذشت که ی چیزایی فهمیدم..دوربرم چی میگذره!!
دوهفته گذشت که ی چیزایی فهمیدم..دوربرم چی میگذره!!کی حالش بده مامانم یا بابام دوستام
سخت بود واسم دو هفته بود که با س.ا.ی.ت.کا.نو.ن…اشنا شدم که اومدم…اول همینجوری بود کم کم عادت کردم
ی گلوله اتشم مننننننننننن
داداش بامن بحرف من هستم
چی بود فضه؟؟
متنو میگم؟؟
دقیقشو نمیدونم ..ولی پایین بود
ولی من خودمو زدم به خریت
بلانسبتت
دوستام هر روز میومدنه تا ی نشونه از من پیدا کنند..ولی من چی؟؟
چند بار زمین خوری غیر از درساا.من یبار تصادف کردم هیچی یادم نبوده
مامانمو بابامو نشناختم..حتی دوستام
جدی؟؟
واقعا؟؟
سلام من اومدم
سلام
خوارشووووورممم
ژونم؟
حالم بده یکی نی دلم گرفته؟؟
تنهام چرا
عشقم من هستم
سختی چیه؟؟
مروری بر گذشته…پسر ما جورج سختی کشیده..
مروری بر گذشته…پسر ما جورج سختی کشیده..چرا یبار نه دوبار نه سه بار خدا امتحانش میکنه؟؟هوم….
مروری بر گذشته…پسر ما جورج سختی کشیده..چرا یبار نه دوبار نه سه بار خدا امتحانش میکنه؟؟هوم….مجبورم تحمل کنم که چی بشه ..مسخره
سخته همه چی..من سختی کشیدم..سختی..کوچولو نی..بزرگگگ
میدونی چیه خیلی سخت واسم همه چی..همه کس..اسممو تغیر دادم..
میدونی چیه خیلی سخت واسم همه چی..همه کس..اسممو تغیر دادم..مثل شما نماز بخونم..ولی خوب بود به سختیش می ارزید
هیچکی نی؟؟؟؟
اره چرا میپرسی فضه؟؟؟؟خوبن
همینجوری…چون یه پیام بود درباشون نوشته بودی
کیان جونم عشق فضه …..داداش توهم بیافرزاد ببینه من داداش بزرگ دارم
شرمنده نمیتونم بیام بیکارم بیام چلغوزو ببینم.خخ
خیلی داداش بدی هستی…واقعنم که
حالا که عروسی کنسله…همتون جمعه خونه ما
با اولین پرواز بیاین مشهد..خخخ
دادا ببین mom and dadi تو رفتار خوبی باهات دارن…
فضولی نیست.
میخوام بدونم…
خوبی از این دنیا ندیدم
دنیا که خوبی نمیکنه. تو باید خوب باشی تو دنیا
این دنیا خیلی نامرده
دنیارو ما آدمامیسازیم …ولی از همه چی باخبر خداست
میدونستم دروغ میگی …..مهری
ماشاالله چقد حرف زدین
راستی شوخیدماا عروس میشموو خخخخخ
اسمم یادم رفت خخ
من همون اول نگفتم مهری دروغ میگی
حالا من لباسمو کجا بپوشم هااااخخخخخ
خدافظ
باشه
من رفتم
باشه اجی من رفتم بای
ساعت پنج…بای
Bashe har moghe to khasti
دستت درد نکنه..موفق باشی..خدافظ
هستی؟؟؟اگه هستی بعد ظهر میامم
ابجی مرسی..ساعت پنج
ابجی مرسی ممنون عزیزی..من برم شرمنده نمیتونم باشم
ناهار نخورم..برم ی چیز بخورم
اصلا همه روزو بیرونممم
نمیخوای بحرفی باشه هرموقع دلت خواست من هستم خوبه؟
باشه هرموقع تو بخوای حرف بزنی هستم
ساعت پنج قول نمیدم ولی شاید نباشم
باشع هروقت توبگی
باشع فداتشم
ابجی ساعت ۱۱ تو بیداری..من بیدارم ولی قرار دارم شرمنده
باشه هرموقع تو بگی من هستم
نمیدونم…..شرمنده..
شرمنده چی
ساعت ۵نباشی من میدونموتو
نمیدونم..خودم درگیرم…خبر ندارم..
ساعت ۱۱شب خوبع
نه مرسی ممنون..از بزرگیته
لفظ قلم نحرف وظیفص
نه مرسی ممنونم دستت طلا..قربانت
ساعت چند؟؟؟
هرموقع تو بگی ؟!۵خوبه
اجی فضه شوخی نمیکنم ابجی
میخوای بمونم حرف بزنی
فضه بگو دیگه کی میای
فضه من میرم اجی کی دوباره میای؟؟؟هوم
دوساعت دیگه اینجام فداتشم
۲ساعت
هیچی از گلوم پایین نمیره
چرا غذاهای من خوشمزست..میره
فضه
فدات
دلم گرفت میام اینجااا
باشع فقط ظرفارو بزارم ماشین اومدم
منم دیگه کم کم باید برم..دلم گرفت میام
ناهار نخورم…گشنمه..
غذا چی میخوری برات درس کنم
میشه بحث تموم کنین جون من!!
با اجازه بزرگترا بعلهع
ابجیا فعلا بای بوس بوس
خدافظ عشقم
عشقت؟کیان چرا به من نگفتی؟خخخخ
کیان عشق آبجی هستی؟
اری
اقا پسر قیافتون اشناس واسم..نیستید شما اشنای البرز ایناا..شما دخترا به پسرا بگین
خخخخ باشه خخخخخ
جوووون سپی خلس♥️
عروسیم میاین دیگ
ها فقط کوجاست ؟سرکارنباشیم
شوووورم انقد خوشگلع چشم حسود کور بشع خخخ
امشبم تولدشع
مبارک صاحبش خخخ
mrc عشخممم
بپا چش نزنیش خخخ
گفتم که چشم حسود کووووور ایشااللله خخخخ
یعنی خودت کوربشی خخخخخ
دیوونه ها :/
طنینی کت و شلوار بپوش خخخ
نه من تور میپوشم خخخخ
نه من ماکسی دکلته
ماکسی
منمmaksi
منن خواهر شوهرتم خب تو غلط اضافی نکن افتاد؟
غلط میکنی من خواهر شوهرتم خب
خب خب حتما عروسیم بیایینا باش
منم شوهر دارم خوبه خخ
اره دیگ داداشیمه
به جز اون خخخخ
کیی اون خرکی باشع غلط میکنه خخخ
من که یه شوهر دارم یه خواستگار
شوهرت داداش طنینه خواستگارتم لاابد فرزادع
هااا خخخ
منم شوهرم و یکی هم هس عاشقشم خخخخ
وای ..خخخخ
سش بگیر فضه خخخخ
اووووها خخ
طفلی فکرکنم از دستت فرارکنه طنینخخخ
اصن اگه اینجوریه منم شوهر دارم خوبه خخخ
شرمنده من برم میام..بای
کی اومدی
بچه ها یه حسی بهم میگه کیان اصن حوصله خودمون نداره
جانم طنین
بحث تموم شه..افتاد؟؟؟
چ بحثی؟؟
کدوم بحس
من که عروس میشم واقعیته
ایی اینقدر بدم میاد دو تا رل می بینم :/ برا همین امروز گیر دادم به مدیر ما رو نبرن
خخخ
کیانم؟؟
چکینی؟؟؟امروز اصلا حوصله ندارم
میخوام خودمو برا دامادی تو اماده کنم خخخ
لباس چی بپوشم
یعنی نمیدونی باید چی بپوشیم خودمون خخخ
لباس عزا خخخخخخ
من عروسیمه امسال تابستان شوهرمم ۱۷ سالشه
چرت نگوووو
چیع الن نامزد هستمااا
من چی بپوشم خوارشوور
من ۱۶سالمه دارم از ازدواج فرارمیکنم
واقعاا
من چی بپوشم حالا
بیا باهم ست کنیم طنین
باشه البته من عروسی خوارشوورمه ها
برا منم عروس خوارشووورخوارشوورم هست خخ
فردا حوصلشو ندارم..با کسی راه نمیرم..مسخرم میکنند..میگن جورج نکنه
فردا حوصلشو ندارم..با کسی راه نمیرم..مسخرم میکنند..میگن جورج نکنه تو بالایی ما پایینم که با ما راه نمیری
فضهههههه بدو داره از دستمون میره خخخخ
کیانو میگی خخخخخ
مهری خیلی بیشعوری من اسم اوردم خخخخخ
خخخخ
دارم میام تو بگیرش تا منم برسم خخخ
باش زود باش خخخخ
مهری تورو گفتم داری عروس میشی
کجا
من فردا دامادیمه….
با کی به سلامتی؟؟خخخ
اوووو مبارکع
عروسی من امساله
من بگم باکی..خخ
فرزاد
نه فرزاد نیس خخخخ
بگو
سخت بود برام ..امروز مامانش بود..خودش گفت لباسو بپوش
امسال عروسی من هستش
تبریک نمیگین؟؟؟
مهری دروغ
به پای هم پیر شید خخخ
بیخیال
جدی خوارشوور من چی بپوشم حالا خخ
وااا چلا باور نمیکنین واقعا عروسیمه
ولی امروز بخاطرش لباسو پوشیدممم
خووب کار کردی داداش
راستی امسال عروسیمه
تصادف کرد….دیر رسید بیمارستان…امروز نبود..که مسخرش کنم..همیشه با لباس بسیجی بود..
خدارحمتش کنه
وااای دلم گرفت اینجوری گفتی خیلی سخته
فدات شه فضه ..
تفاوتش اینه دوستم نبود…مرده..داداشم
اهاو یادم نمیاد
خدارحمتش کنه اوخی الهی ابجیت بمیره
من ی دوس داشتم یادتون نی تو سایت..کا.نو.ن ..گفتم..
من یادمه
نه من که یادم نمیاد دوست دختر داشتیآ
؟؟؟؟
یادمش
سلطان دادا سرت داره دعوا میشه خخخ
واس چی؟کی دعوا میکنه
فضه خخخخخ
بنده خداها خخخخ
فضههههههههه خخخخ
خخخخخخخ
داداش ناراحت نشیا دارم شوخی میکنم باهات
خخ
منم دوست پسر دارم:-)خخخ
واااای مامانم اینا خخخخخ
وااااا خخخ
وااای مامانم اینا خخخ
خخ
طنین گفتیا؟؟؟؟
حتما دختر مورد علاقتو ندیدی خخخخ
زدی رو هدف خخخ
من اینجوری نی اجی..خوشم از این کارا نمیاد..داداشم دوستم هر سال بود ولی الان نی..ندارمش..
کیو؟
مگه بیکارم نگاشون کنم
حتما عشقت نیومده بوده یا ندیدیش خخ
دخترا که چیز ندیده..پسرا هم همینجوریییی
پسرا بدترن
همه تو محدودیتن یکدفعه میترکن
دخترا دیدن ولی پسرا فک کنم ندیدن
دوس نداشتم..ایش
اووووها
خوشگل نبودن که خوشت نیومدخخخخ
کیان دخترا خشگل بودن خخ
مگه بیکارم نگاشون کنم….خوشگلیشون واس خودشون
داداش دیشب بود فکر کنم فردا همه چیو میخای بگی حالا بگو وقتشه
اره بگو
کیا مخ کسیو ک نزدی؟؟
خوشم نیومد….ای کاش نمیرفتم..
چرا؟؟من ک خیلی بهم خوش گذشت خخ
دخیارو مگه دید نمیزدی راستشوبگو
خوشم گذشت بدم گذشت
ولی برا تو که پسری چرا خوش نگذشته د۸ترارو دیدی که خخخ
کیان مخ کسیو ک نزدی؟؟خخخ
کیان از دختری که خوشت نیومد مخ کسیو ک نزدی؟؟؟
شمام خسته نباشیدددددد
سلامت باشی عشقم خخخخخ
درمونده نباشی فدات شم ….عزیزم ..خخخخ
عشقتت؟؟؟خخخ
اره عشقم حرفیه؟خخخ
داداش من چی پس
خخخ
خخخخخخ
منکه خوبم ابجیاااا مهری خوبی
ممنون داداش خوبم منم
این همه پسر امده به عشق دختر اومده…این همه دختر امده به عشق پسر امده
وااای اره امروز اینجا پسرا همین میگفتن خخخخخ
آبجی طنین مگه با پسرا حرف میزنین؟؟؟
وای خدا من نرفتم هق هق کوفتتون بشه
ایقد دیدیم خخخخخ
هق هق هق هق
آبجی طنین مگه با پسرا حرف میزنین؟
سلامممممممم
سلاممممممم خوبین..الان از مدرسه تعطیل شدم
سلام عزیز دلم
سلام مرسی تو چطوری؟
سلام عزیزم خوبی؟؟خسته نباشی
کیان جونم کجایی؟؟
سلام خانمممم
بچه حلالزادهستا
اره
فضه طنین روبیکا دارین؟
خیر ندارم
نه متاسفانه اول مهر پاکش کردم
متاسفانه اول مهر پاکیدمش
اینستا چی ندارین؟
اینستا چی
رفتین کجایین
یع پسرع داشت پشت بام خونشون وایساده بود بعد فیلم داشت میگرفت همه ی دحترذ سرشون پایین انداختن بعد بیچاره خودش فیلم. قطع کرد خخخخ
ما خودمون بلند بلند شعار میدادیم پسرای مسخرمون میکردن خخخ
خخ
نه بابا ما اصلن لب خوانی ام نمیکردیم مخصوصا من
ما شعارای الکی میدادیم برا خودمون خخخ
مهری چرا دوساعتی یه کامنت میذاری باماباش
چه موضوعی به مام بگین دیگ
آبحی حوصله ی نوشتنو نداررم خخ
خوارشوور میام میزنمتا یعنی چی حوصله نداری
خخ
نمیدونم اصلن درسم دوس ندارم بخونم
دلم تابستونو میخاد هق هق هق
وااای اره
فضه درباره اون موضع به نظرت چ کنم؟؟خخخخ
جواب بده تو که گفتی خوشت میاد ..
موضوع یه چیز دیگست
خوشم ک میاد خخخ اگه بگم دعوام میکنه خخخ
اگه بش بگم فهشم میده خخ
بش بگم فهشم میده خخخ
خوش ک هیچی عاشقشم خخخخخخخ
منم عاشقشم خخخخخخخ
میام میزنمتا خخخ مال منه
بزنی نزنی منم عاشقشم خخخخخخ
باشه پس امروز بهش میگم خخخخ
بگو دوتا دیوونه عاشقتن حرف بنده خدا درست دراومداخخخخخ
حرف کی؟؟خخخ
بنده خدا بابا ولش کن خخخخخ
میخایی ازدواج کنی؟طنینیی
نه بابا چه ربطی دارع
پس چیع منم میخام بدونمم
مهری ازدواج برا چی من که زن داداش توام خخ
خوارشوور رفتی اذیت کردی ها؟؟؟
اییی اکروز راهپیمایی چقدر خوش گذشت
وای ماهم همینطور خخخ
دیدزنیو سماره هاخخخ
ها خخخخخ
خخ
من که خونه بودم هقهقهقهق
الهی فدات شم
اخی الهی
برا منم میگرفتین خو خخخخخخخ
فضه یجوری میگی انگا من هیولا ام خخخ
بلانسبت هیولاااا خخخخخخخ
من که ازت میترسم والا خخخخخ
خوبه بایدم از خوارشوورت بترسی خخخ
منکه گفتم میترسم ….ولی آتو زیاد میگیرم خخخخخخ
جرات نداری بگی خخخ
….نخورا.خخخخ
طنین جونم …خوارشووورم …
جونم؟
تازگیا جا خالی زیاد میزاری
میذارم که مغز تورو به چالش بکشم خودت پرش کنی
میخوام خودت پرشون کنی
بابک استان فارسیه؟؟؟
فارص تصحیح کن خخخخخ
لو نمیده چندتا جی اف داره
ها دیدی بذار بیا ازش میپرسم خودم خخ
میخواست درس بخونه نمیرفت با تو تهدیدش کردم خخخخخ
ببخشید اثتان فارص خخخ
دیگ چ خبر دده
سلامتی برای بابک خوندی
چی؟؟
پسرا شعار میدادن ما پسریم به عشق دختر اومدیم..خخخخخ
خخخخخ
شمارهارو چیکارکردیخخخخخخ
شمارهاراچیکارکردیخخخخخخ
چندتا شماره گرفتی خخخخخخخخخ
وااای بچه ها امروز رفتیم راهپیمایی خیلی خوش گذشت خخ
همیشه به خوشی
پسراروهم دیدزدین حسابی؟؟؟
ها خخخ
فدااات
خخخخخ
مدرسه ما نهما رو نبردن :/ گفتن میخواییم قرار هاتون رو بهم بزنیم 😐
اتفاقا ما دوتا کلاس نهم رو بردن
حال امین جونم چه طورههههه خخخخخخخخخ
برادرشوووورم خوبه؟؟؟خخخخ
خداروشکر ایمانم سلام میرسونه
عالیه سلام میرسونه
سلام منم بهش برسون خخخخخ
بزرگیت میرسونم نفسی خخخخ
عشقو علاقه رو برسون خخخخخخ
چشم فدااات
سلام
سلام زن کاکا خوبی
خوارشوووورم چه طورع
طنینی چخبر؟
سلامتی عزیزم
خوارشوور تو چی خوبی؟؟
عالییی
زن داداشم چطورع؟
عالیم عشقم
داداش کیان خوبی عزیزم؟؟
زن داداش تو چطوری؟؟
استاد ادبیاتمون بابک چطوری؟؟
خوبین
سلام
علیکک
کی هست ؟کی نیست؟
من نییستم
من اف
فعلانی بای من برمیگردم
اسم آجیت چیه..بگو بد برو..
مهسا
چه زیبا
مرسی…
بهش برثی
میدونستم اینو میگی..خ
دعای خوب کردم برات
حالا کی هست؟؟
خخخخخ..ول کن .
هنوز بهش فکر نکردم.خخ
نگو …ولی اونجای آدم دروغگو
چندتاهستن؟؟خخخخ
گول زدن تو رگاته وزه چندتان؟؟خخخ
دختر…بصه…خخخ
خخ…خدایش اهلش نیستم…باور میکنی بکن نمیکنی نکن..
فکرکن من باور کردم خخخخخخخ…خخخ
خخخ..دیوونه
پَ یکی هس؟!!:)
فضه ۱۶مشهد…ولی ترکیبی هستم ترکمن تهران.مشهد
خوشبختم
کلاس چندمی ؟
دهم
اوکی..
شرمنده من باید برم…..
شرمنده باش…برگردی حسابتومیرسم خخ
امتحان دارم…..من بوکسورم ها..خخخ
امتحان دارم…
خوب بدی ان شالله منم برم دیگه …دادا
خوب بخون
خب بخونم یا خووب بخونم..
یهنی بشین درش بخون من رو درس داداشاآجیا حساس
احسنتر….فعلا خب میترسونی منو که بخوام برم…
خخخ
نترس بشین درس بخون وگرنه یکی میشناسم برخورد فیزیکی میکنه ها
من خودم بکسر
یا حضرت عباس….
هیچکی نمیتونه به دادت برسه برو بچه درستو بخون منم زیست بخونم برو
ارهههه
ناک اوت نشی درس بخون
من بوکس کار هستم
هه ..من بوکسورم…خخخ
من بوکسرم…
من بوکسر هستم..
هستی ؟؟؟نرفتی؟؟
نه…..رفتم
بمون
امتحان دارم هنوز نگاه کتاب نکردم…
برامنم که باید بدونی …آره
نه…..
وا تو نیدونی من کیم؟؟پس چه طو فقط مارفقاتیم
بابک
بله….
اصل بده بشناسیم دادا
بابک 15..فارص …نوراباد ممصنی….لر هستم..
آجی دادا چندتا؟
یه آبجی…
ازخوبیات یکم بگو استاد
خخخخ
من خوبی ندارم…خخ
اشکال نداره..باماباش خوبیارم ازمامیگیری
داری خودت نمیبینی..
منم کهنمیتونم ببینم خخخخخخ
خخ…من سه نفرم ..خودم..غرورم..غیرتم…
این خخ یعنی خیلی خب..خخخ
من اگر شما بگید دیگه نمیام…..
من دیگه نمیام….
بدیات بود دیگه اون طعریفا خخخخ
اگر دوست هم نداشتین
نمیثبته برام
واصه منم نمیصبطه
چرتوپرت موقوف
من اگر شما بگید دیگه نمیام…..
اگر دوست ندارید دیگه نیام…
اگر بگویید من دیگه نمیام
بدیات بود دیگه اون طعریفا خخخخ
اگر دوست هم نداشتین من دیگه نمیام….
اگر دوست هم نداشتین من دیگه نمیام…..
بحرف دیگه عارف استاد ادبیات
اگر دوست هم نداشتین من دیگه نمیام…..
…..به همین خاتر میام اینجا
بیا برادرجان
…..به همین خاتر میام اینجا …اگر دوست هم نداشتین من دیگه نمیام…..
خب
….اما دشمن زیاد دارم…هه…..به همین خاتر میام اینجا …اگر دوست هم نداشتین من دیگه نمیام…..
طعریف از خود نبوده باشه…اصن اینا نباید میگفتم…ولی میخواستم..بگم شما تنها رفیقای من هستید….
Ok
فقط اینا اخلاقای بدت بود دیگه خخخخ
فقط اینا اخلاقای بدبود دیگه خخخخ
طعریف از خود نبوده باشه…اصن اینا نباید میگفتم…ولی میخواستم..بگم شما تنها رفیقای من هستید….اما دشمن زیاد دارم…هه…..به همین خاتر میام اینجا …اگر دوست هم نداشتین من دیگه نمیام…..
..و پسر خاله هام بهم میگن. جوکر طنها …یک همیشه ..تنهام…بقولی بحم میگن تک پر ..دو غیرطی هستم..سه روانی هستم…..چهار به قولی سنگینم….
..میام ..اینجا.شاید باورطون نشه..ولی من غیر اظ شما ها دیگه رفیق ندارم..
..میام ..اینجا.شاید باورطون نشه..ولی من غیر اظ شما ها دیگه رفیق ندارم.. ..و پسر خاله هام بهم میگن
صلام..به حمه ..مهزت میخوام بابط اینکه میام اینجا.من راصطش بهد اظ ضهر حا مدرصه حثطم …شب حا حم میرم باشگاع…فقت یه سبه وقط خالی دارم ..میام ..
صلام..به حمه ..مهزت میخوام بابط اینکه میام اینجا.من راصطش بهد اظ ضهر حا مدرصه حثطم …شب حا حم میرم باشگاع…فقت یه سبه وقط خالی دارم ..میام ..اینجا.شاید باورطون نشه..ولی من غیر اظ شما ها دیگه رفیق ندارم.. ..و پسر خاله هام بهم میگن. جوکر طنها …یک همیشه ..تنهام…بقولی بحم میگن تک پر ..دو غیرطی هستم..سه روانی هستم…..چهار به قولی سنگینم….
طعریف از خود نبوده باشه…اصن اینا نباید میگفتم…ولی میخواستم..بگم شما تنها رفیقای من هستید….اما دشمن زیاد دارم…هه…..به همین خاتر میام اینجا …اگر دوست هم نداشتین من دیگه نمیام…..
ناشناس بابک تویی
نه
نه
عارف سایت خوبی؟
خوبی
حاطو خوبی
سلامممممممممم
سلام
سلام
کیان جونم یه چیزی میخوام بپرسم مهمه…فردا قبل ۳آنلاین باشی…
آقا اصن من براخودم میحرفم…هویییی کیان …اون یکی…این یکی…آن یکی…
مهر .نفس . طلا.دیگه کی بود؟؟؟
نیستین؟؟همه خوابین ؟؟ای خداااا
امیرحمزه فعلا
فضه،غزاله،امیررضا،امیرحمزه..
اگه نمیشه اشکال نداره..بیکار که نیستید مگه نه.
نه من که وقتم برای تو طنین آزاده
دوبلشو نیگا میکنم.اولا زیرنویس دیدم
میشه وقتی حالم بده بیام ی چیز بگم برم
ها بیا من رفتم دوجت دایم
مرسی منم
هیچوقت کسیو اسکل نمیکنم..ما اینجوری نی..به ما نمیاد
جان..صنم..بازیگر نی؟؟
چرا همونه
فضه ی چیز بگم؟
دوچیز بگو فقط سریع
کی جرعت داره شما دوتارو وای خدا من!!!!!
من میرم فیلم نگاه کنم
عطر عشق …جم آنلاین گذاشتش بای همگی
فضه ی چیز به طنین بگوو گناه دالم!!!!!
طنین بیا بزنش تا گناه نکنه
اسمم طنین جورج..الان کیانمهر..اوکی؟؟دوستم جک
کی من؟غلط کنم تو رو اسکل کنم
بهتر نکنی
باز صدام میزنن برم ….بای..اها تازه ابجی مهری..خوبی..خوشی
اسم خودم جورجه..دوستم جک ماشینه خخخخ
اسکل کردیا
بای ابجیا من برم دیگ
قومنگ فضه؟
answeringفضه
یه لالایی بلدم به ترکی هیچکی بلد نیست
مثل من بخونه
تازه من بیشتر حرف زدنام به خاطر فیلمای ترکیه خخ
به قول مامان فقط ورزش کن استعداد دیگه که نداری
به قول م..ام..ان فقط ورزش کن استعداد دیگه که نداری
خخ
به قول م..ام..ان فقط ورزش کن استعداد دیگه که نداری
استعدادم یُخ تو ترکی باعث سرافکندگی
استعدادم یُخ تو
ترکی
مایع سرافکندگی
به قولmom تو فقط بلدی یه چی بنویسی یه جاتو بشکنی
ترکی
مهری؟
جانم
نگفتی اسم شویی من چیه؟خخ
خخ
حسام
وااای خدای من خخخخ
چیع
ا من حالشوهرتو پرسیدم ولی اسمش یادم رفت
اره دیدم خخخ
هم آبجی فضه تو ترکمنی یا ترک؟
مامانم ترکمنه
Momترکمنه
اهاو
بعد ترکمنی بلدی؟
درحد سلام خدافض ..ولی یکی به حرفه میفهمم
زرنگی خخخ
یعنی چی
آبجی فضه توروراهی دارین؟؟
آره اوایل دی یا آذر
ملارکع عزیرم
دختره یا پسر?
سونو گفته پسره تابیاد دنیا ببینیم راسته یا دروغ
خداحفظش کنه
خوشبحالت
تو که دوتا داری
نه من عاشق نی نی ام
البته یه پسر دایی تو راهی دارم اسفند میاد
اسمش چی میذارید؟؟
سلام مهرفضه
سلام عزیزومم
مهری فدات شع
کسی هس آیاآ
واقعا اسم داداش میان جورج هستش؟
یاام برا کسی دیگ اس؟
کیات میان شد خخخ
اههههه
کیان
نمیدونم
دوستشه
یعنی چی دوستشه
منظورت اسم دوستشه؟
آره دقیق که نمیحرفه
یه باربگه خودشو از درد خلاص کنه
طنین این چرا نمیحرفه …
داداش خوبیه..کاش منم یه داداش همسن این داشتم
امیررضا ۴سالشه
یکی هم تو راهی دارید درسته؟؟
آره فداش شم
خداحفظش کنه عزیزم
وای اره منم حالا تو فکر همی بودم دوقلو..
مهرش بد نشست به دلم مث تو فائزه
مهرش به دلم نشست
مث تو فائزه
فدااات
خدا نتونه
داداش عزیزم درکت میکنم
ولی تا چند دقیقه دیگه مامانم مودمو خاموش میکنه هق هق
طنین …داداجونم …رفتین
نه هستم
دوستون دارم..برام سخته….بگم همچیو..فردا شب..ممنون
اذیت نکن خودتو آبجی فضه تورو مثل داداش کوچیکش دوست داره
فضه دوست داره
داداجونم اینو یادت نره
اذیت نکن خودتو
عاشقتم..
مجبورم..این کلمه همیشه هس برام
هیچکی نمیتونه کسیو مجبور کنه
نه اینو نگو
هیچکی نمیتونه مجبورت کنه
داداش با ما بحرف خودتو خالی کن
مرسی واس امشب بسه..خدافظ
حالتو میفهمم ولی تنها راه حل حرف زدنه
بخدابری ایییی کیان نرو بحرف
داداش عشق طنین نرو
کیان جونم
هوم..بخدا نمتونم..بای
داداش رو ما حساب کن راحت باش
نمیشه..خستم..پکرم..من میرم..
به مابگو ولی مر.گ .فضه اینطوری نحرف
تو خودت نریز به مادوتا اعتماد کن کیان جونم
خدا خدا میکنم تند تر برم..دلم میخاد واس یکی بگم همه چیو..غممو..ولی نمیشه
کدوم شهری؟برای باز هزار و دوم میپرسم
یکی از شهرای ایران دیگه
یزد..بیرجند
اوووف خودمو کشتم تا گفتی
خود بیرجند نه
اهام خیلیم خوب اووف بالاخره گفتی
چندتا داداش داری؟
هیچی
وای این حرفا چیه میزنی؟
حقیقته
زندگیشه..زندیگمه..روزا برام سخته..حوصله ندارم..امروز دوبار از کلاس بیرونش کردند..
خیلی قشنگه اسمت..
همیشه از خدا خاسته که خدا واسه مرگش پارتی بازی کنه!!!
وااای نگو
جورج خیلی مسخره ش کردند…حالش بد بود..دوستش رفت…بیشتر موقع ها بیمارستان بیرون بود
تو فضه ای..عشقم.. ابجیم
طنینو دوس دارم ابجیمه
من فقط ابجیتم؟
منم برگ چغندر
همه دنیامین خوبه؟؟
داداشی فضه فدات شه
نه دیگه منو یدفعه ای یادت اومد بگی بعدم فقد گفتی ابجی..هق هق
نه دیگه گفتی من فقط ابجیتم هق هق
جورج اسم قشنگیه؟؟؟غیر از مسخره کردن من نشنیدم
اونی که مسخرع کرده حسودیش میشه..
اسمش شبیه خارجکیا نبوده حسود بوده
وااای خیلی باحال قشنگه عاشقش شدم
خیلی قشنگه
شوخی نمیکنم
دوس دارم اجی
ما بیشتر
بچه ها من ابجی ندارم حتی یکی…
دلم خیلی میخاد
من چیم پس هاااا
کتک میخوای طنینو صدا بزنم
یه باردیگه اینو بگو….
میام میزنمتا پس من اینجا چغندرم..
بچه ها من ابجی ندارم حتی یکی..خیلی دلم میخاست..دیگه نشد..
مهم اینکه چی دوس دارین
ماخودخودتو دوست داریم کیان جونم..ما کیان بگیم تو راحتی دیگه..
ماخودخودتو دوست داریم کیان جونم..
.ما کیان بگیم تو راحتی دیگه..
خودتو
هر جور راحتین بگین
کیان جونم تو که چیزی به ما نگفتی ؟؟من هیچی یادم نمیاد
اره تو فراموش کاری
افرین ب تو
غیرت داری ..منم یه چیزایی دارم که ....
بعدشم به داداشم نگم جون به فرزاد بگم اههههه خخخ
چی میخوای بگی هان؟؟خخخخ
نمیدونم شاید یه چیزایی. خخخخ نمیگم
جرات نداری بگی میترسی خخخخ
ازتو بترسم…عمرا تحریکم نکن بگما
نیستین برم؟؟
من میرم..شرمنده عزیز
کیان فقط بگو کدوم شهری دیگه هیچی ازت نمیپرسم عشقم.خخخخخ
واقعا اسمت جورج هس؟
اره اجی
سلام
سلام خوبی…
بدو بیاا فضه دیگه!!!!
ب.ی.ن….خو.دم.و.ن….ب.م.و.ن.ه…….اس.م.م…..خ.ا.ه.ش….
فهمیدین؟
باوشه
به کسی نگووو
بچه ها به کسی نگید
بین خودمون یعنی مهری طنین فضه ..بمونه خاهش
کیان جونم …عیبی نداره همینطوری صدات بزنیم ؟؟
نه اجی..فقط ی چیز اسمم تو سایت نپیچه
نه اجی
اسمم نگین ..ب.ک.س.ی
کیان جونت!!؟؟؟
یادت رفته دیروز چی گفتم پس غیرت دارما حواست باشه خخخخخ
من میرم درس بخونم بدون من چیزی نگید ساعت ۱۱میام
مهری نبودی جات خالی بود خیلیییی
جورج اسممه بای ببخشید
چه اسمه قشنگیه …داداشی …برو به سلامت
داداش کیان تو چت شدع
من اصلن از کارایع تپ سردر نمیارم
چرا کیان چیزیش نیست که؟
خخ
ایش تو اومدی!!
اه
خدااااااااااااا
وااای دوباره ک اومدی
شاید بگین الکیه ولی دوستام خونه مونن
مشکوک میزنم دیگه..اینا میگن یعنی دوستام
شک نکنن بهم
Ok
جورج
بای دوستان مجبورم برم
بزا بیای بعد برو جورج چیه یعنی چی
سلام بر شماها
چخبر خبری ازم نگیریداا
مهری مرده زنده اس یه خبری چیزی
یه عالمه خبر گرفتیم نبودی؟شووور طنین خوبه خخخخ
عالیههه
اهاو ببخشید
mrc
وا مگه زبونم لال مرده بودی…خخ
سلام ایقد میگفتم خوارشوور جوابم نمیدادی ک
شووییم خوبه؟؟راستی اسمش چیه
من میرم درس بخونم….ساعت چند همه هستن از این به بعد؟؟یه ساعت مشخص بیایم.نظرته؟
کیان برادرجانم؟؟هستی آبجی فدات
دیدی فرار کرد بازم؟؟
اسم برادرشوووورآتش نشانم چیع یادم شد بپرسم؟خخخ
ایمان خخخ
کلاس زبون میری خوارشووور…
ها زن کاکا
حالام باید برم عربی بخونم
من تازه از کلاس اومدم
من ک تازه از کلاس اومدم حالام باید برم عربی عر بزنم
خوارشووور من رسیدم
خیلیم خوب
وای به خداع دوهفته کامل مدرسه نبودم..
یک هفته مسابقه…این هفته هم که استراحت از دکتر دارم
کیانم؟؟
خوارشوور؟
جانم زن داداش
زن دادا؟؟
سلام هستید نیستید؟؟
هستیم
منم دیگ باید اماده شم برم کلاس
دیدی بازم فرار کردی نگفتی
دوستون دارم…بای
بودی جواب نمیدادی؟بازم فرار کن..
So am i
I love you very much good bye
بچه ها شرمنده من باید برم بعدا میام همه چیو میگم بهتون دوستون دارم..کیانمهر
I Love you too
My mom is coming see you
Please don’t speak
وای خدا الان به حرف اومدی چرا من میخوام برم
کو فقط اومد گفت دینم اسلام نیست و رفت
کیان تا من نیومدم ادامه نده..خخ
حرف نزن تا حالا ک جواب میده یخورده چی ازش بپرسم..خخخ
حرف نزن تا حالا ک جواب میده یخورده چی ازش بپرسم..خخخ
کیان جواب نده تا بیام …فقط اسم شهرتو بگواونم به خاطر طنین
من نگفتم دینت چیه گفتم کدوم شهری
عه مسیحی چ باحال
عه مسیحی چ باحال
مسیحی ولی الان مثل خودتون نماز میخونم
خب داری به اسلام مشرف میشی؟به خودت مربوطه البته
تو هردین یا مذهبی داشته باشی به خاطر اینکه کیان هستی دوست داریم
موافقم
خوب میکنی موافق نبودی من میدونستم باتو..
چیکار خواسی کنی
والاهمینجوری گفطم کار خاصی نمیکردم
اخه یجوریه شما اسلام من!!!
برو داداش چه جوریه ..مگه
تو چی آدمی دیگه
اِ این چه حرفیه
چراخودتو دور میکنی؟
چ ربطی دارع
بخدا راس میگم…اسلام نی..
مسیحی هستی یا ارمنی
دینم اسلام نی
خوب نباشه
خوارشووور و داداش کیانم من میرم که مرخص بشم
دوستون دارم ..
ساعت ۱۱اینجام بوس بوس..
باشه عزیز
عه
اصوات در نکن جواب بده
دیدی جواب ندادی
چرا ایقد حالا رسمی میحرفی..
منکه جواب میدم!!!!!!
هزار بار پرسیدم جوابم ندادی
الان میگی؟؟؟یابشه هزارویکمین بار
بپرس خانم؟؟
کجایی هستی؟؟
فضه کدوم موضوع رو یادمه
بحثشو باز نمیکنم خخخ به نفعت نیست خخخ
واااای برو گمشو فهمیدم چی میگی خخخخ
ابروم نبریا خخخخ
خخخخخخخخخخخخخخخخخ حواست باشه
گفتی من میدونم با تو خخخخ
حالا فکرامو بکنم خخخخخخخخ
بی ادب نگیا خخخخ جر راه ننداز خخ
حالاااا ..من که از این کارا بلد نیستم..تخت باشه
کیان یچی بپرسم جوابم میدی؟؟؟
کی جواب داد که الان بده
هیچوقت
پس نپرس خخخ
سلطان قلبم تو هستی تو هستی
دروازههای دلم را شکستی
منم میدونم فقط همه دیدند برام سواله؟؟؟
طنین کی میدونه ؟؟
نمیدونم والا
فقط میدونن منو طنین به هم نسبت فامیلی دادیم خخ
اره اینو دیگه همه فهمیدن خخ
هوی شما دوتا؟؟کجایین..خابین..برا عمم که نمیحرفم
هوووی تو کلات من همینجام
فرزاد که ادمه!!!!!
پس چی اقای دکترمون خخخخ
ابجی فضه موضوعی که برای طنین گفتیو همه میدونن .هوم؟
اره خخخخخ
تومیدونی
فکرکنم فقط خواستگارو بدونن
بعدشم من زنداداش طنینم خخ
اشتی ابجیااااااااا
ابجی فضه چکینی…؟؟؟
کیانم؟
میگم طنین اون موضوع یادته
کدوم؟
راستی این بی مزه دیگه انگا نیومد
کیان با تو داشتما؟؟؟فقط با طنین بحرف .
چی
هیچی گفتم بیاد فرزادوآدم کنه..
گفتم بیادفرزادوآدمشش کنههه
حالا دیگه ببخشید بشو همون کیان قبلی
نه چرا بر بخوره مرسی ک گفتی
داداش فراموش کنیم میشه
چ خبر؟؟
سلامتی شما
یا هوس میکنید میرید یا همینجوری
حالا نمیخاد ابجی بهت بر بخوره برا خودت گفتم برو الانم میتونی بری
والا همینجوری بود
والا من همینجا به خاطر شماها میام
بار اول بود
فضه
میدونین چیه؟خیلی برام سخته
چی سخته آبجی به فدات
الهی من فدای تو بشم داداش
غلط کردیم خوبه
کیان
طنین
جان
چی میگین طنین خانم؟؟؟
گفتم اون حرفی که زدی منظورت ما بودیم
کیا چرا ج نمیدی
بله بانو
کیان دادا تو که اینقد خوب غیرتی میشی بیا این فرزادو آدم کن خخخخ
حالا ما اشتباه کردیم ببخش دیگه
خب طنین فضه هوس کردید دیگه یا گفتین بریم ببینیم
کیان؟
هوم چیه؟؟
خب طنین فضه هوس کردید دیگه یا گفتین بریم ببینیم چ جوریه مگه نه؟؟
به هر حال برای خودتون گفتم نرید..ب من چه..ولی یکم فک نکردید نکنه…..
نگفتید چ جور جایی؟؟
اون حرفت منظورت ما بودیم
مارو آگاه کردی..ولی اونطوری نگو
هستین؟؟
اره
اره
کیان اگه میبینی جواب بده داداش
فضه
جانم
من حوصلم سریده
کیان منظورت مابودیم درسته؟؟
ولش کن طنی جون ..
نه بذار ببینم دلیل این حرفش چی بود
باشه دلبند بزنششش
بعدش ماکه اونی که نوشته نیستیم
اره
جوابم نمیده خو ک بزنمش..خخخ
ولی میبینه از ترسش نمیادخخخ
شاید خخخخ
کیان؟
کیان منظورت ماییم دیگه؟
داداش کیان الان این حرفو ک زدی منظورت ما بودیم دیگه اره
هستی کیان …جواب نمیدی ؟
اشتی..تو که منو دوس داشتی!!!!
وا داداش مگه گفتم دوست ندارم …داداش کیان خودمی دیگه
مگه الان ندارم؟؟
مگه الان ندارم؟؟؟؟؟
الانم دارم…
الانم دارم داداشییییی
دادا وقت کردی یه سربیا فرزادوسرجاش بشون
کیانمهر خودتی؟یا یکی به جات؟
مگه هر کی ناشناس منم..بابک جان با توام….
هوس بازاننننننننننننننننن
کیان خوبی دادا …این یعنی چه؟
منظورش ماییم دیگه
یعنی هر چی
آشتی؟
اشخاص خاصی رو گفتی؟
منظورت ماییم؟؟
وای طنین امروز هیچی نتونه ناراحت کنه منو
این چندروز چه قدر ماجراداشتم چه سایت چه خونه
اره منم چ سایت چ مدرسه اییش
عه عه
سلام اینجا چ خبرع…هوففف..چی شده؟؟؟؟؟؟
هیچی
چه خبررر؟؟
(بابک) استاد ادبیات فارسی چش شدههه خخخخ
سلومتی
اشتب گفتی ثلومطی
ای وای ببخشید
سلطان قلبم تو هستی تو هستی دروازههای دلم را شکستی..سلطان حداقل جوابمون بده
کیانم کجایی دقیقا کجایی؟؟؟خخخ
کجایی تو بی ما؟؟؟کیان…کیان….کیان
کجایی؟؟
سلطان قلبم تو هستی تو هستی
دروازههای دلم را شکستی..تقدیم به سلطانمون که جوابمون نمیده.خخ
سلام به خواشووورخودم .وخوارشووورِخوارشووووورم.خخخ
سلام به داداسلطان..آجی مهدیه داش یاسین..عارف سایت(بابك)..
چع خبرا ؟؟من که خواب بودم…
سلامتی من که از ظهر ک اومدم مث..نشستم دارم درس میخونم
آفرین منم باید بشینم بخونم سه هفته از درس عقبم
من فردا امتحان عربی دارم ادبیات دارم امروزم کلاس زبان
جای خالی رو پرکنم.خخخخخ
پر کن راحت باش..خخخخخ
راحت راحتم..خخخ
سلام زن کاکا خوبی خوشی؟؟بهتری
آرههعع امروز به خونه برمیگردم
کی هست؟
من هستم
چ خبر
هیچ شما چ خبر
سلامتی
کسی نیس؟
بابک چی شده معذرت خواهی میکنی ایقد؟؟
حالا چرا آرون افشاراین همه خواننده من از این خوشم نمیاد
منم بدم میاد 😐 آرتایی لیتویی شایعی چیزی
..
بچه ها اونور چرا کسی نیست؟؟!
سلام خوبین
سلام طنین جون
خوبی ابجی مهدیه
سلام آبجی طنینم
خوبی خوارشوور
ابجی فضه مگه چی شده که رفتی بیمارستان امروز مرخص میشی؟
خدا منو دوس نداره..از بنده هاش چه توقع…
چطور مگع
چی شده
سلطان
بابک خیلی میحرفیاا نمیری یبار
.
داش اگر ناراحتی .من بیام .اینجا..بگو .. من دیگه نمیام….
ه خدا منو دوس نداره شما که دیگه بنده هاشین..
سلطان
بابک خیلی میحرفیاا نمیری یبار
.
داش اگر ناراحتی .من بیام .اینجا..بگو .. من دیگه نمیام….
ه خدا منو دوس نداره شما که دیگه بنده هاشین..
سلطان
بابک خیلی میحرفیااا نمیری یبار….
.
..اگر ناراحتی بیام اینجا بگو..من نوکرتم…دا…تو بگو ..من دیگه نمیام.
خدا منو دوس نداره شما که دیگه بنده هاشین…
سلطان
بابک خیلی میحرفیااا نمیری یبار…..
داش…اگر ناراحتی من بیام اینجا…بگو…من نوکرتم..اصن دیگه اینجا..نمیام…فقط بگو ….
خدااا منو دوس نداره..شما ها که دیگه بندشین از شما چه توقع…
سلطان
بابک خیلی میحرفیااا نمیری یبار…..
داش…اگر ناراحتی من بیام اینجا…بگو…من نوکرتم..اصن دیگه اینجا..نمیام…فقط بگو ….
خدااا منو دوس نداره..شما ها که دیگه بندشین از شما چه توقع…
سلطان .داداش…..معذرت…….
داداش بخشیدیم؟؟
کیان جونی منو بخشیدی دیگه؟؟
سلام سلام صبحتون بخیر
سلام صبح بخیر….داداش کیان به خاطر طنین نمی بخشی؟؟
داداشی جون ….کیان جونی …..کیانم
نفس فضه صبح بخیر….
امروز مرخص میشم..آخیششش
خداروشکر
طنینو بخشیدی منم معذرت …داداش کیان
شاید شما همچین آدمی باشید ولی کیان همچین آدمی نیستش
موافقم….
معذرت میخوام……….شرمنده……
شرمنده …..
به بزرگواری خودتون ببخشید
ناشناس…به احتمال 99.99 درصد سلطان هستی…ولی ..خب من باز هم از شما و هم از سلطان معذرت میخوام…
شب خوش همگی
بابک خیلی میحرفیااا نمیری یبار….
سلطانی داداجون
سلطانی داداجونی
شب بخیر
شب بخیر
اگر امشب حرف احمقانه ای زدم ببخشید….شب خوش…خواب منو ببینید..
راه های رسیدن به من….
.
..
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کلک مگه میخوای بهم برسی…….خخخخ
.
..
.
.شب خوش……..
.
.
.حرف احمقانه ای امشب زدم به بزرگواری خودتون ببخشید…
هر وقت زلزله اومد متن پایین را بخوان……..
.
..
.
.
.
.
..
..
.
.
…
دیوونه وقتی زلزله اومد نه الان…
khkhkkhkhkhkh
good bye
نامرده بهم فهش بده……….خخ
دیووانه……….روانی…..
هوووووووووووییییییییییی
..از وقت خوابم گذشته……….خخخ
خخ….یعنی به درجه ای از عرفان رسیدم که….. خودم واسه خودم جک میگم….بعد میخندم………تازه بعدش میگم…خدایی ؟
مرگ بر امریکا
قاطی کردم….
فکر کنم……قرصامو نخوردم
یه سوال ااااااااالمی………
بای…
کسی نیست……….
کسی نیست…؟
اهنگ مورد علاقتو بگو……….
امر دیگه ای نیس خدافس
امر دیگه ای نیس من رفتم
چرا اینطور شد…
…..
…..
عامو دست از سرم بردارین…من میخوام ادامه تحصیل بدم….
خخخ
خدایا اینو تو اولویت قرار بدع بلند بگید آمین
خخ….دروغ میگه…نگو امین
آمییییییییین
آمممممممممممییییییییین
معذرت…….میخوام ابجی
چرا حرف بزنی که بعدش معذرت خواهی کنی
im sorry
بذار فردا کیا میاد میگم دعوات کنه اگه محلم بذاره خخ
فردا کیان که اومد میگم دعوات کنه اگه محلم بذاره خخ
خواهش
منو ننم ننمو منمم من نه منم ننم منم ننمو منم…………بچه فرار کنید
مولوی شیشه کشیده….
خخ..به منم ربط نداره….
تو خودت همینجا کامنت بذار خودتم جواب خودت بده حوصله ات سرنره ما رفتیم
هرکی بره …..خ…ره
خر خودتی
هرکی بگه خره
هر کی بگه خ …ره
نمیدونم فقت میدونم دوطاطون الکی میگگید
چیو دروغ یال الکی میگیم …خدافض
برو بخواب مث ک خوابت میا بیخوابی زده سرت
دخترجون:
پسری که دستشو بدون ترس همه جا دور کمرت حلقه میکنه
پسری که موقع رد شدن از چراغ قرمز دستتو محکم تر میگیره
پسری که sms هاش کوتاه اما پراحساسه
این پسر، پسر نیس دیوونه انقد با این و اون بود که دیگه حرفه ای شده
باید قیدشو بزنی احساسی نشو :))
درماندهام؛ مثل عمو پورنگ که تو پخش زنده از بچه پرسید بابات کجاست؟ گفت حموم
بعد گفت مامانت کجاست؟ گفت اونم حمومه
آقایونی که شمارتونو تو دستشویی عمومی قسمت بانوان مینویسید…
خدایی روت میشه بگی عشقتو کجا پیدا کردی؟ خو نکن دیگه برادر من یه کم رمانتیک تر باش میمیری؟
سرم درد میکنه حوصله گوشی ندارم
منم استراحت کنم..
ولی خدایی زد کشت رفت
الکی میگی……
چیو
مگه مریضم الکی بگم
جون تو
بچهها فعلا بای
کجا>>در خدمط بودیم
نمیخواد در خدمت باشی ..در رکاب باش
نه دیگ برم کیانم که جوابم نمیده
زدونابودکردورفت عجب آدمیا ..کییییان
اره
آقایونی که شمارتونو تو دستشویی عمومی قسمت بانوان مینویسید…
خدایی روت میشه بگی عشقتو کجا پیدا کردی؟ خو نکن دیگه برادر من یه کم رمانتیک تر باش میمیری؟
خخ
من شبا قبل از خواب لیثت کارای مهم فردا رو مینویصم
سبح که بیدار شدم از مهمترین هاش شروع میکنم به کنصل کردن
کیا مثل منن…….
منننن خخخ
من
من درسارو اینکارو باهاشون میکنم
من اسلا اینتوری نیصطم نگاح کن فک کردی فقت خودط بلدی املاد بد باشعه منعم بلعدم
خخخخخ……………
من برم یکم فکرکنم جمعه جواب بدم
فضه همون چیز که گفتم بین خودمون باشه..خخخخ
اَأَ …راست میگی
طنین حواستباشه
حواسم هس تو یه وقتی نگیا خخخ
چیو یادم نمیاد
هیچی بابا
میدونم چی میگی
میدونی که چیو میگم
آره فکر کنم …بین خودمون باشه دیگه ..آره
آره
آره ددم
هر جور راهطید به من چه
هرجور راحطید…به من چه…
بابک بیا کلاس املا بذارم برات
مرصی….
بهش برثی
تعارف نکن
من پثرم میدونم …این رفیقمون میخواد اظیتتون کنه…بعد یه دفعه بعظیا احثاص میکنن عاشقش شدن…..
خخخخ
وا هه خخخ
نه بابا کیان غیرتی عاشقش نمیشیم.خخخ
مگه کسی هم اینجوری عاشق کسی میشه..
داداش کیان جوابم نمیدی
من املا همیشه بیصتم طو میگمی چی
بیثت بیثت من حواسم نبود
خخ…دختر این بچه میخواد مختونو بزنه..
واچرااا
اینطور آدمی نیستا؟؛؛!
کی؟؟!!)
کیان اینجوری نیستا
راست می گه شاید شما اینجوری باشید ولی کیان اینجور آدمی نیست
راست می گه شاید شما اینجوری باشید ولی کیان اینجور آدمی نیست
راست می گه شاید شما اینجوری باشید ولی کیان اینجور آدمی نیست
شایدش ما همچین آدمی باشید ولی کیان همچین آدمی نیست
خخ…..اون میخواد مخطونو بظنه من خودم دیگه پسرم میدونمم…اوک
وای خدا بعضیاخدا حافظی نکرد شبم صبح نمیشه
ملیس حضورت اذیت میکنه نباش لطفا
تو که هنوز هستی د برو دیگه
طنین جونم نفس فضه خدافضضض
من طاظه اومدم نرید وایصید هرف بظنیم……
توکلاس املا نرفتی
خدافس عزیزم
خخخخ..
نخند دعوامون کرد حالا داره میره
خدافظ بابک دادا …سلطون خدافضضض..مرمر بای
خدافز ابجی
خدافظ گلم
تو کیی مرمر یا طنین
خانم ها فضه طنین بابک..به جز ملیس..خدافظ خوش باشید
داداش بد
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
اشکمو درآوردی …بخدا راست میگم
منم دارم گریه می کنم
حالم خیلی بده
اوکی داش خوشبختم…….
همچنید
کیییییییییییییییان ن ن ن ن
اینا کین منو ببخشن من باید اینا رو ببخشم
مایس بیا از اینجا بیرونن عصبانیم بیشتر نکن
فدات قربونت اومدم
کیلن جواب نمیدی …ماکه معذرت خواستیم
اه سلطان همید کیه اون کیه مژدم دوست مجازیمه
برو تند تر
خخخخخخ
اقا ماهم اینجا اشنا شدیم پیش هم نیستیم ولی قلب هامون پیش هم اقا سلطان ببخشید امد
عه نمیدونستم..دروغ..گو
دروغ گو کسیه که باور نمیکنه
برو اه
کیان لطفا بخدا حالم بده
داداش منم همینطور بازم حس عذاب وجدان.الانم سرم دردم شروع شده(هروقت ناراحتم دچار سردرد شدید می شم و هروقت استرس درام دل درد شدید)
بچه ها ببخشیدش ید ملیسم از بزگیتون نمیاد دیگ ببخشید مزاحم شدم من بای خدافظــ.
تند تر برید فقط
فدت چی شده تو رو خدا قهر نکن
عوق
ملیس برو باد بیاد!!!
بچه از بزرگیتون ببخشیدش دیگ نمیزارم بیاد ببخشید خدافظ
سلطان…اصل بده…دا
عزیز کیانم ..نمیشناسی..تو سایت خودمون
کیانمهر
داداشی نمیبخشی منو طنین خصوصی چت کردیم
منم خصوصی شما دو تا بودم که
ملیس یا مژده الکی..خیلی مسخره است پیش همید..ابجی هستید..تو خونه با هم اینجا میحرفید
دقیقا
مژدم خون تو رگم دلبندم برو سایتمون اومدم بی جا حرفیدن گفتم جواب بدم
اجی برو اون سایت کارت دارم حق نداری بیایی اینجا
بی مزه برو
باشه دلم
ملیس جانننننننن بیا اون سایت
ای سلطان خوبان،رحم کن بر این غریب
خوشم نمیاد ازت ملیسسسسس
آخ گفتی
ملیس بروووو
نمی دونم یهو دچار استرس شدم.الانم دار از دل درد به خودم می پیچم
اجی ملیسم بهبینم بیایی اینجا یبار دیگ اصلا دیگ بامن حرف نزن چیکار بهشون داری اصلا
اره توروخدا جمعش کن برو
نمی دونم یهو دچار استرس شدم.الانم دار از دل درد به خودم می پیچم
والا من رفتم فقط چندتا چت کردیم با فضه و بعد گفتم برگردیم همینجا
بخدا راست میگه
راست میگه
راست میگه
ملیسم بسه بیاااااااااا اون سایت بسهه چیکارشون داری اجی ولکن
عذاب وجدان گرفتم دوستان. منو ببخشید
کیان مث اینکه قهری اره باشه من رفتم
بیمارستانم داداشی ببخششششش
کیان به من طنعه می زنی خخخخخخخخخخخخخخ ای خدا ایینو نگاه
چی میگی تو
به فضه گفتی طنعه زدم به ملیس
مارنوس میگم کیه؟؟؟
مرمر فکرکنم
داداش بخدا بیمارستانم ببخشم دیگه
اب خوردن واسم واسه دیگران هه
گول زدن شما دخترا خیلی راحته؟!!
..آره راحته……ولی یادت باشه اگر یه دخترو رفتی پاش تا تهش باش برو….میدونی واسه چی میگم…چون..چند سال دیگه که عروسی کردی با دختری ازدواج میکنی…که هزاران نفر زمینش زدن……..دس خوش…
کیااااااانم
داداش کیان…سلطون جونم
مارنوس خودت میگی نامحرم خب اگه جواب میدادی چ فرقی میکرد
مارنوس خودت میگی نامحرم خب اگه جواب میدادی چ فرقی میکرد رفتی با پای خودت
ناراحتی چرا جوابم نمیدی؟
کیان جان من ببخش
فضه جان یا واقعا دوس میشن ..یا الکی ولی براشون مهم نی چیمیگن
باشه ببخشید
مارنوس کیه؟؟؟
الکیه چرته و اونجا واسه سن بالا نه مثل مااا
نمی بخشی؟؟گناه دارم
داداش منو ببخش. خیلی ممنون که گفتی وگرنه ندونسته…. . (منو چه به اینجور جاها!) من شرمنده همتونم دوستان
مغزم هنگید
ما رو ببخشید داداش.
کیان ناراحتی از دستم
داداش جون معذرت جون فضه ببخش
داداشی ببخشید دیگه
من که نمیدونستم مرمر اصرار کرد
واقها اینجوریه؟؟
راست میگه..گفت توهم اونجایی
من که دو روز اونجا بودم که اتفاق خاصی نیفتاد تازه با نامحرم هم نحرفیدم
تازه گفت توَم هسی
اصرار؟
معذرت داش کیان
و مغز خر نخوردم برم
جدی اینجوریه؟؟
من نرفتم..اولا من فرق دارم پسرم شما دخترید
باشع..فقط از کجا میدونی دوست میشن
خوبین
خیر
ممنونم داش
خیر
اسمم دیگه ننویس
ملیس هیشکی اینجا حوصلتو نداره خیلی بی مزه ای
دقیقا..ملیس خانم
پس دیگه اسممو نگو
ببخشید داداش
واقعا که متاسفم ..برای خودم متاسفم
معذرت نمیریم
ببخشید داداشی
معذرت میخوام
هر جا دیگران بگن باید برید؟؟
تو خودت رفتی ؟؟
بگوکجاها نریم؟
هر جا کیان بود منم؟؟کیانمهرم
اون کیان با ادب بود تو نیستی خخخخخخخخخخخخخخخخ
متاسفم اجیا براتون
چرا ؟؟
متاسفم براتون!!
کیان قبلااهل ساسی بودی جنتلمن سایت
فضه تو که میگی فقط با طنین حرفیدی پیام دیگه نیومد؟؟
داداش حالت خوب شد کیان داداش
کسی نیس…….
کسی نیس>؟
سلام بابک جان خوبی داش؟؟
کیان میشناسی منو شما ؟
نه خیر زن بابامی
بی مزه
سلطان شما ؟
من تو رابا یه کسی اشتباهی گرفته بودم
من ملیس نمیشناسم کیه اصلا
پس ایناچی بود گفتی
طعنه بود
آها
سلام
سلام دادا
من ملیس نمیشناسم…بیکارم مگه؟؟
حالا که رفتین خوش گذشت..واقعا که
داداش چی شده من فقط با طنین حرفیدم
با اومدنت همه چیو میریزی به هم
دوستین باهم
چیومیرزه بهم
ملیس ای کاش نمیومدی
میشناسین همو
ملیسا خانم اسم منو دیگه نیارین
کیان غیرتی میشود..
ملیسا خانم یبار دیگه بگی کیان من میدونم تو!اوکی؟
چرا دعوا میتونی
کیان خاک تو سر من؟؟
فضه من شوخی ندارم..تو میگی من شوهر دارم
کی گفته…اینا شوخیه ..خدا اونروز نیاره
کیان چرا میخوای بزنیم
من هرچی چیزی نمیگم تو به من بی مزه میگی دهن گلمو باز نکن کاری نکن که با حرفام سر جات نفلت کنم فضه
شوخی بود دیوونه
خوش دهن باشی خوش دهنم بد دهن بد دهنم
شکلات
آبجی مژده اینجابود
اومده بودعشقم چیا شد
شکلات تلخ
وااای ترسیدیم تو کی باشی مث اینکه خواهر جونت اومد گفت دیگه نیای اینجا ولی حرف حالیت نمیشه
فضه خانم کاری داشتید؟؟
طنین خانم کاری داشتید؟
خب بگو کجایی هستی؟
چندتا خواهر برادرید؟؟
من دیگه نمیام
من دیگه نمیام اینجا..
من دیگه نمیام اینجا..هر جا بهتون بگن میگید با کمال میل
دیگه دهن گلمو باز کردی من به تواجی میگم توبه من بی مزه میگی کاری نکن نفلت کنم با حرفام سر جات
داش یاسین تو نمیخای چیزی بگی داری همراهیشون میکنی؟؟
میدونی چجوریه..تو داری با پسره میحرفی نامحرم خاک تو سرت….
خاک تو سر کی؟؟
تو نیستی
نامحرم
من رفتم و اومدم دیگه نمیرم
میدونی چجوریه..تو داری با پسره میحرفی نامحرم خاک تو سرت..داش یاسین مرامت منو کشته تو نمیخای چیزی بگی
کیان بیا که خیلی باهات کار داریم
آره …
جای خوبی نی…داره شما رو خراب میکنه..
بعله موافقم
من که فقط با تو حرفیدم
طنین تو بودی دیگه نامحرم نبود که
طنین توبودی دیگه نا ..نبود
با هر کی بحرفی میشی .دوس د..دوس پ
یعنی چی این چه وضعیه
من خودم شوهررر دارم خخخ
متاسفم که اینجور فکر می کنی. از اون جاها نیست. خیلی خلوته مگس به زور پر می زنه
براتون متاسفم که میرید..
کیان براچی
من هستم سلام
هوی دختره..میدونی هی میگی حس چت چ جایی؟؟
چه جایی
چ جاییه؟؟
این که از اونجور جاها نی داداش
چه اسم خوشکل. مارینوس امیدوارم دختری
مرسی،آره
ملیس بی مزه هستی
سلام اجی فضه کیان = سلطان اومده بود تا دیروز
بیشتر نهما حس چتن
اومدم فقط چه طوری
سرچ کن حس چت
نه کار توش چه طوریه به عنوان مهمان
باید عضو بشی که بتونی مطلب بفرستی
کفته عمو میدونم نباید اینجوری بگم
ولی دخترتون خیلی دوست دارم…
بیا حس چت
لطفا با اسامی عجیب و غریب نیاین دیگه
بیاین حس چت خیلی خوبهههههههههههه
من بااسمaygolاومدم:)
اسم اصلیت چیه
معصومه هستم از سایت نهم تو مرمری ؟
آره ،چرا پیام دادم جواب ندادی؟
بیا ثبت نام کن تا بگم مدیر درجه تو بده
ثبت نام کردم بگو
سلام خوبید؟درست اومدم عایا بچه های نهمید؟
میاین حس چت؟ خیلی جای خوبیه. در عین حال خلوت و آرام………..مرمر
کجاست؟
کی هستی؟
یاسینم
سرچ کن
سرچ کن حس چت بعدش اولی رو انتخاب کن
یاسینم
مثلاچی بگم ابجیا
نمیدونم با ما باش
باشه
خبرسلامتی
سلامت باشی
بیا حس چت
سلامت باشی ابجی
مرمرم
کی اآنلاینن؟
بیاین حس چت
دیشبی momباهم صحبت کرد
خب؟!
گفت فضه قشنگ فکراتوکن مابدتو نمیخوایم
پسر خوبیه ..خخونوادشم خوبن..
دیشبی به بابام گفته فضه
بابام پیش عمم بوده
بعدش بابام عممو میرسونه خونه فرزاد
بابای فرزاد یکم که بابام حرف میزنه بعدش فرزاد میا
فرزاد میاد که با بابام صحبت کنه و..
یه چیزایی میگه که نمیگم بهتون
بگم چی گفته؟؟:)
نمیگم چی گفته یمونید تو خماری …
خودم هنو گیج حرفاشم
ینی یه چی گفته
اره بگو ببینم چی گفته
اره ابجی خوب فکراتو کن
من که هیچی از شوورم نمیدونم..خخخ
در آینده میخواد دکتر بشه خخخ
قلب و اروق
قلب و اروق
فک کنم کلاس چهارم باشه اره.؟خخخخخ
آره قشنگ زن ذلیل میشه
خوبه دوسش دارم..خخخخ
آره ههههه …زورگویی ..هرچی بخوای .خخ
من زورگو ام
یعنی هرچی بخوای انجام میده بلانسبت یادم رفت
برگردیم بحث قبلی..
شووورم دست بزن داره..خخخخ
نه خیلی مهربونه
الهی فرزاد فداش بشه
الهی خخخ
بهش میگم منو میزنی
اگه تورو بیشتر بخوادا طلاق
اگه توروبیشتر از من بخواد ط.لاغ..خخخ
اگه تورو بیشتر از من بخواد تلاغ..خخ
بیگاری آوردی منو…مهری چی یادت داده
برا چی.خخخ
گفتم شاید از اون خارررشور بازی یاد گرفتی
نه بلد بودم
رونمیکردی ..هاا ..به مهری بگم دمارتو درآره
جرات داره خخخ
طنین …
اقای دکترمون خخخخ
کسی دیگه که نیست همین دکترو فدامی کنم
ها همین دکتر خودمون
فضه دیدی کیان هیچی از خودش لو نمیده..
آره این بشر بد مشکوکه
اره بذار بیادش نشونش میدیم خخ
خخخخ
داداش یاسی سلام خوبی؟
چرا سکوتی؟؟
خوبم ممنون خودت خوبی ابجی؟
ممنون منم خوبم چ خبر
یاسی جون خوبی –جواب نمیدی دادا
سلاااااااام بچه ها منم اومدم
سلام ابجی خوش اومدی
سلام عزیزم
سلام سوگند
خوش اومدی
سلام آهو کوچولو
نیستین ؟؟خواااَررِ امین جونم؟خخ
سلام فضه خوبی؟
مکان حضورم که نه..حال دلی خوب نی..
من هستم خخخ
خسته نباشی اعلام حضور کن
خواهر امین جونم کجایی..
خوارامین جونم کوشی خخخ
خواهر امین جونم کوشی.خخخخ
مهری کوجایی من الان هستما بعد میرم
خوارشوور کجایی دلم واست تنگیدع؟
ماقبلا به فرناز میگفتیم فناغ..خخخ..عروسکی عمل کرد
ازم همچی میدونی یه چیز از خودت بگوندونم
چی؟؟
مثلا …یه چیزی بگو
توعقش نداری …غیر داداش مهری
نه مگه تو داری
نه
تو داری
نه منم ندارم….عاشقام اما زیادن خخخ
چی بگم از چی
من خونمونومیخوام
فائزه نیومده ایور
نه نیومده
چرا مسخرِکنه طنی
الکی شوخی میکرد باهام خخ
دلشم بخواد منو ..دکتر جواب نمیدم
مهندس عمران فقط به خاطر تو بودخخ
قبول نمیکردی میزدمت.خخخ
چه خشن..اوایل اینجوری نبودی..عوضت کردن
چرا؟خخخخخ
کی عوضم کردع خخ
داداش مهری خخخ یا خود مهری
اوایل نازم میکردی …میخوای بزنی هالا
داشتی گولم میزدی زن داداشت بشم
هاااا خخخخ
دکتر جماعتو ول کردم هی ی ی ..داداشتم دس بزن داره..
نه اتفاقا خیلی مهربونه
گذشت او موقع ها خخخ
آره گذشت اونروز.چه قربون صدقه ها که نبود..
هیچ کاری نمی زاشتی انجام بدم..
الن ظرفارو به غیر من نمیدی بشورع
فرزاد کجایی ایناگولم زدن .خخخ
نکنه فرنازم مثل تو باشه
خخخ
فرزاد پر دیگه تموم خخخ
خونه ها رو جارو زدی خخ
گذشت
کی خواسته عوضم کنه؟؟خخ
چراخالت مسخره کنه؟؟
هیچی اخرشم گفت مبارکشون باشه خخخ
هیچی خخ
نگفتی طنی
درگیر مراسم خواستگاری شدن
وای چقد اینا سمجن
چیکامیشه کرد
به کنه گفتن ذکی
من بیمارستان تهنام
بیام پیشت
میتونی من تا فردا همین حول بیمارست
اره با اولین پرواز اومدم
خوشگلدی
رفتید همتون؟
نچ
راستی اسم شوووورم چیییه
خخخ
امین
خخخخ
اوممم چه اسمی داره شوشوم خخخ
اره خوبه؟؟
حاکه خوبه …دوروغ نگی من شووورم بایه اسمی دیگه سداکنم
اسم شووورم واقعنی امین بیده
حا که خوبه
ها
مهندس عمرانِ؟
ها مهندس عمرانه
کسی نیس؟
کسی نی؟برم؟
فضه رفتم به خالم گفتم برا داداش زن پیدا کردم و توضیح دادم که کیه کلی مسخره کرد..خخخخ
منو …تو کجابودی خوارشوووور
مگه چی دفتی بشش
زن دادا یه ساعته اینجاما
مسخر کردنو گفتم
اها خخخ
چی گفتی مگه
چی گفتی مگه
مگه چیگفتی
مجبورم عزیز
من فردا امتحان علوم دارم حوصلم نمیشه بخونم..هق هق
بشین بخون زن دادا بهت میگه
عزیزان خدافظ..
به سلامت عزیزم
خدافض ولی میموندی یکم میگفتی چه جوری از دست کنه راحتشم
هووووی کیان کاکا؟؟
هستم من میرم بای
نرو
داش مرام حساب کن تو آبجیات باییی
فضضضضضه جون خوبییییی
چت شده ه ه عزیزم
زبونم اومد بگم از خودتون بپرسین
ولی اصلا جواب ندادم
فرنازو مادر
خوووبی ایا؟؟
نه این چندشا اومدن عیادت
خودت بزن به خواب خخخ
سوپرایززکردن رفتن
مرسی خودم میگمش نیاد ولی بگین نیاد مرسی عزتون مزاحم نمیشم خدافظ
خدافضضض
خوش اومدی!میموندی یه چایی چیزی در خدمتت باشیم..خخ
کیان رفتی
مژده خانم تو ابجی ملیسایی
اره ملیس اسمشه نه ملیسا
اگ ملیس امد بی زحمت بهش بگین نیاد اینجا باشه مرسی ممنونتونم
گفتم ولی باز اومد.
مژده خانم یا هر خر دیگه
میخام ملیسو بخورم
بی مزه هست بدرد نمیخوره
نچ نچ کیاااان..خخخ
من کمپوت دوست ندارم …فقط آب انبه میخورم..
فرناز جوووون(عقق)میدونست آورد برام
من کمپوت دووچ
من اهل دعوا نیستم امدم بگم ملیس اینجا چیکار میکرده
از ما میپرسی مگه ابجی تو نیس ما بدونیم
وا مگه مادعواداریم…سوال ماهم هست
ابجی تو هس از ما میپرسی
والا..
کیان هوووو رفتی بِرار
خجالت کشید فرار کرد خخخخ
ملیس امده ایجا ویکار کن ها
ببخشیدش اگه ملیس چیزی گفته
ملیس ابجی منه چیکاش دارین
عشق ملیس تو اینجا چیکار داری
تو خودت کی هستی ک ملیس ابجیت باشه
سلام
ای بابا منکه نمیدونم ملیسا کیه.حتما تو میدون
والا منم فقط میدونم دنبال سلطان اومده
ماهم نمیدونم فقط دنبال تو میگرده شایدم عاشقت شده.خخخ
فضه خوبی..چ خبر..فرزاد قورتت داد اره
این چه حرفیه قراره بشه زن داداش من
خوارشوووورم
ماهی به خدا ماه
چه داداشی من دارم
به جا اینکه بیاد غیرتی بشه میگه قورتت داد
نه من قورتش میدم
جونم عزیزم
فضه خوبی..چ خبر..فرزاد قورتت داد اره؟این جریان همه دیدیند دیگه
بیشعورا حالا که میخام برم میاین شما؟؟
خب مجبوری میتونی نری.خخخ
من چه بدونم تو کی میای..نرو خخخخ
رفتی تو طنین..بای
نه بابا هستم
چخبررر من نبودم کیان مخ دخیارو میزده؟؟
خوشی..من؟این کاره نی
تو که راست میگی..این ملیس کیه به عشقتو اینجای
اره دیدی عاشقش شده
اره خخخخ
سلام
سلام خوبی..ممنون منم خوبم.خخ
خخخ ..فهمیدم خوبی
سلام زن داداش خوبی
So so
هیچکدوم تو چی؟؟
الان فقط وات
چرا خوش نمیگذره؟؟
کاری نداری به هم؟؟
نه به سلامت مواظب خودت باش
چرا میپرسی اجی؟؟
همینجوری میخوام بدونم
خوش بگذره بهت اجی تو خونه رو میگم.
نمیگذره.هق هق
میگما تو کدوم یک از فضا های مجازی هستی
چرااااا
بحرف خو
میحرفم
مواظب خودت باس اجی..سربه زیر باس..خدافظ
مرسی توهم مواظب خودت باش میری بیرون
خدافظ میری بیرون نگا دخترای مردم نکنیا..خخخ
هستی؟از دست توو
اره هستم بیشعور نمیثبته
رفتی تو
میری؟منم میخام برمااا
نه هستم
منظور دیگه ای داشتیا..خخخ
بیرون..تو شهر…کیانمهر
واسه کار میگم
دختر خانه دار باشه اشکالی نداره
ولی پسر اینجوری نی
خییییی مگه میخوای چیکاره شی
منظور دیگه ای داشتیا..خخخخ
نگفتی چرا خوشبحال دخترا؟؟؟
دخترا اگه کار نکن کسی گیر نمیده
خودم اجی اماده میکنم برم..
کحا میخوای بری مشکوک هان؟؟؟
طنین جان بخاطره اینکه دخترا اگه کار نکن اشکالی نداره ولی پسر
کیان رفتی
نه نرفتم..خودمو اماده میکنم
مهری نری؟؟؟؟
کجا نرم??
خوش به حال دخترااااا
چرا
چیکار میکنین؟
مرسی ممنون..تو خوبی؟؟
کجایی تو برای دیوار که نمیگم
همینجام
درسارو ننوشتم..نخوندم هیچی..خوج به حالت
مگه شما پسرا درسم میخونید
مگه پسرا درسم میخونن خخ
میان دنبالم..یکیو نشونم بدن..شوخی نمیکنم..الانم افتضام
مشکوک میزنیا بیا اینجا ببینم
زنم میشی…خخخ..تو طنینی اجی خودم
نه میخوام بشم زن داداش مهری..خخخخ
جون من..با مهریه بالا هااا
هااا
خوب بلدی نی نی جون حرف بزنی..!!
خخخ اره بس که صبح تا شب با نی نیا بازی میکنم من نینی دووچ
ملیسا خانم قبلا یه بارم با اسم من کامنت گذاشته بود
نمیدونم کیه…..از بین خودمونه..
واقعا!!?
حوصله ندارم.پکرم..ساعت ۶میخام برم..مجبورم..
چلا؟توجا میخوای بلی؟؟
من دیگه دوسلت ندالم..خخخ
من دیگه دوسلت ندالم اذیتم میکنی اجی..بی ادب.خخ
چکینی؟طنین جان
تا ساعت سه و نیم خواب بودم بعدشم تا الان علوم میخوندم تازه تموم شدم
بات قهلم اجی..عشقی..
چلا من دوناه دالم قهل نتن..هق هق
کیان ملیسا عاشقت شده..خخخ
بی تلبیت..دوس ندالمت
عه چیکالم دالی..هق هق من که دوشت دالم
خواشوور خوبی.زن داداش تو چطوری بهتری.کاکام کیان تو شیطوری
سلام اجی خودم..انلاینی!بمون دیگه..مشق فردا چی داری؟؟
مرسی عزیز..خوبی
فدات خوبم
من خوبم زن پاداش…تو چطوری؟
مرسی خوبم
سلام خوبین
سلام خوبین
میاد پیش خودم..شوخی نکن با من
با ملیسام
اگه کارم داری
کسی که منو بشناسه نمیاد اینجاا
کسی که منو بشناسه نمیاد اینجاا ..میاد پیش خودم..شوخی نکن با من
خانم ملیسا تو رو نمیشناسم…کیانمهر یا کیان
اینجا نظر میدن یا نه خخخخخ خوبین ..چ باحال..همه جا ادم باید فعال باشه..
اره داداش ما اینیم دیگه خخ
ما اینیم..خخ
ابجی فضه خوبم خوشی..ابجی طنینم خوبی..منم خوبم!!
ابجیم مهری جانم خوبی..چکینی.. خوش میگذره؟چ خبر
ممنون داداش….تو چطوری؟…بدم نمیگذره
ملیسا رو نمیشناسم
طلا جونم خوبی …نفس ٬خوارشووورم خوبی …مهر من چه طوری …
نرگسی …مهدیه …سلطون…دیگه کی بود؟؟درکل همتون خوبین؟؟
نرگسی …مهدیه …سلطون
خوبییید همه؟؟یاسین تو چه طو؟
مرسی عزیزم منم خوبم تو چطوری??
س.ساعت ملاقات تموم شد نمیاین عیادت
کمپوت اناناس میخوری بیارم البته اونو باید یکی دیگ برات بیارع..خخ
چقد خلوت شده
زن کاکا منم..
سلا دخترا چطورین؟؟
سلام عزیزم خوبی؟؟
مهدیه جونی تو خوبی خوابالوی من…
آبجی فضه کجایی؟؟؟
بیمارستانم
حوصلم سر رفت
خستم.. پکرم..
ملیسو میشناسی؟؟
اره میشناسی کیان؟؟
بیاید دیگه جوجه هاا
بیاید دیگه جوجه هاا.ایش..حوصلم سر رفت
دلم واسه دوستم تنگ شده…
مامانش بدتر شده
دوستت کیع؟؟
چکینی… دلم واسه دوستم تنگ شده…مامانش داره بدتر میشه…بابا سرش پایینه..
سلام
ابجیم طنینم
حسود نیستماا
ولی ما آبجیت نیسیم
ولش کن این در کل طنین دوسته مگه نه داش
علیک
سلام سلطااااان
ﺗﻨﻬﺎ کسی که ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺑﻬﻢ ﭘﺎ ﺩﺍﺩ غم ﺑﻮﺩ
ﺗﻨﻬﺎ کسی که ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺑﻬﻢ ﭘﺎ ﺩﺍﺩ غم ﺑﻮﺩ..سلام ابجیا داشا..
بیاید تو روبیکا ی گروه بزنیم اینجا دگ چیع :/
کسی نی؟؟
این ملیس کیه؟؟
ﺗﻨﻬﺎ کسی که ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺑﻬﻢ ﭘﺎ ﺩﺍﺩ غم ﺑﻮﺩ
مام نمیدونیم
یع دفعه اومدو سراغ میانو گرفت و جروبحث کرد و رفت
کیانو
سلام
سلام یاسین خودمونی؟؟
اره یاسین خودتونم
خخ
خوبی دادا
خوبی یاسی
زن کاکا؟خوارشوور کجایید؟؟؟
زن کاکا دیگ چیع کیع
زن داداش
سلام سلام
سلام
سلام زن داداش خخ
بعد اظ زهر امطهان الوم و مطالعاط دارم لتفا برام a2 کنید ممنون…..
بهتر نیس یه دوسه روز بری کلاس املا..خخخ
بهتر نه … باید بره 😐
اره باید بری بابک
سلام خوبید………..کسی نیست………..
سلام
طلا نفس مهر. فضه…کجایید ؟من نیستم..
نرگسی ..سلطون…راشده .مهدیه ..
خدافظ..به دلایلی کم میام
جاتون تو قلبمه..خوارشووور
قلب ..قلب
کجا دلم یرات تنگ میشع
طلا نفس مهر. فضه…کجایید ؟من نیستم..
مم اینجام تو کجایی؟؟
طلای نابِ فضه…
کجایی خداقوتت بشم …نفسِ فضه..من نیستم یه مدت فراموشم نکنی ..خوارشوووور..مهرِفضه مهربونیت قشنگه..برام دعاکنید…دوستون دارم ..سلطان ….نرگسی سلیقه خودمه آهنگات..راشده …هستی…مهدیه…
طلای نابِ فضه…
کجایی خداقوتت بشم …نفسِ فضه
من نیستم یه مدت فراموشم نکنی خوارشوووور
مهرِفضه مهربونیت قشنگه..برام دعاکنید…دوستون دارم ..سلطان ….نرگسی سلیقه خودمه آهنگات..راشده …هستی…مهدیه…
طلای نابِ فضه…
کجایی خداقوتت بشم …نفسِ فضه
من نیستم یه مدت فراموشم نکنی خوارشوووور
مهرِفضه مهربونیت قشنگه..
برام دعاکنید…
دوستون دارم ..
سلطان ….
نرگسی سلیقه خودمه آهنگات..راشده …هستی…مهدیه…
طلای نابِ فضه…
کجایی خداقوتت بشم …نفسِ فضه
من نیستم یه مدت فراموشم نکنی خوارشوووور
مهرِفضه مهربونیت قشنگه..
برام دعاکنید…
دوستون دارم ..
سلطان ….
نرگسی سلیقه خودمه آهنگات..
راشده …
هستی…
مهدیه…
طلای نابِ فضه…
کجایی خداقوتت بشم …نفسِ فضه
من نیستم یه مدت فراموشم نکنی خوارشوووور
مهرِفضه مهربونیت قشنگه..
برام دعاکنید…
دوستون دارم ..
سلطان ….
نرگسی سلیقه خودمه آهنگات..
راشده …
هستی…
مهدیه…
طلای نابِ فضه…
کجایی خداقوتت بشم …نفسِ فضه
من نیستم یه مدت فراموشم نکنی خوارشوووور
مهرِفضه مهربونیت قشنگه..
برام دعاکنید…
دوستون دارم ..
سلطان ….
نرگسی سلیقه خودمه آهنگات..
راشده …
هستی…
مهدیه…
بای بای 😐
گدم دای خدا حافظ
بری نیای
بای
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خدا حافظ بلد نیستی
آخع چرا من باید به تو خدافض بگم وقتی نمیخوام باشی هاع…خخخ
تو با همه دعوا داری
نچ …اخلاقمه…با بعضیا بیشتر..
مثلا من
چه هوشی داری تو …هوش برتر شرکت کن
ترکی نمی حرفی مال توو استانبولی هست
مامانم بندر ترکمنه
ترکمن هستم
فیلم ترکیم نگاه میکنم
ترکی اها
بله مشکل که نداری نمخوای بری
ن خخخخخخخخخ
جا داره بگم بهت سمّ مار …زهرمار
ترکمن من دوست دارم لحجشون را خیلی با حاله
خب دیگه نمیبینمت
ولی ترکمنا تورو دوست ندارن
گجون خوش
گروشوز
امیدارم که گروشک
شوخی کردم
نه شوخی نکردم واسه کیان میام
نیا
تو رو سننه
خودتو سننه …هرچی من میگم ..کیان اومد میگم بهت
باشه بگو باید بیام جواب کیان روو ببینم یا نه
حالانشناسی هم به ماه میمونه
نبینمت دیگه
باید برم بای کیان اومد بگو
خدافضض دیگه نمیای دیگه نه..؟؟!
ساری لیسن
باید برم ملیسم بای عشقم
ایشششش …عشقمممممم
خخ
فدات خون تو رگم باشه برو شب خوش منم الان میرم
گروشوز ولی نه دیگه نیا
اییی …اینا چیه میگید
ما خواهریم
عاشق همیم
دنده
ددیم ده
اینو که فهمیدم عشقو نفهمیدم
یعنی چه عشقی
یعنی دوست دارم جونمی فدات هستم قربونتم
فضه گفتم زیر اسم اجیامو
دیدم
اهل کجای فضه
نمیتونم بگم
بگو یا تبریزی یا اردبیل من گفتم
یُخ..
دنندنه ای
ابجیام مژدم ونیکام هستن
سلام
سلا م جیگرم اومدی
اره گلم
فدات
سیلام
اِ کجا میاین برگردین…مهمون نمی خوایم
هماهنگ کنید قبلش …ناخونده میاین
خخ
خوخو مال توه
آبنبات چوبی فعلا .من داروی خواب آور خوردم ..دیگه اینجا نبینمت
ترکی میدونی
اِوِت
چی /؟
منظورت اره هست
آجیا کی هستن
نمیتونم بگم
چی میتونی بگی …اصلا دیگه اینجا نیا
خسته نباشی
از پذیرفتن شما معذوریم
برید پیش آبجیاتون
خوخو
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مرسی
اهای شکلات تلخ
ببین چون شکلات تلخ دوستدارم هیچی نمیگمت
منم چون شکلات دوس دارم چیزی نمیگم
منم شکلات دوس دارم واسه این چیزی نمیگم
مرحبا
چند ساعت قبل سلام کردم خخخخخخخخخخخخ
ترکی نگفتم منظورم آفرین بود به عربی
ترکی نگفتم
نمنه
سایت مخفی داریم ایجا هم واسه کیان موندم
کجاست به من نمیگی خوشمزه
خخ اونو نمی تونم بگم
خوشمزه بهت گفتم…آبنبات چوبی
سایت مخفی داریم فقط ساسی نبود
مگه فقط اون سایت بود سایت مخفی داریم
رفتید
اااایییی ملیس بگو چرا به من گفتی
شکلات تلخ … زیرگفتم
بی مزه .
خودت
…..بت بگم
یعنی چی ؟
یعنی دیگه
رفتم ..دیگه اینورا نبینمت خخخخخخ خوخوخو بی مزه آبنبات چوبی (خنده)(؛
رفتم ..دیگه اینورا نبینمت خخخخخخ خوخوخو بی مزه آبنبات چوبی ()(؛
فضه زیر به تو گفتما شکلات تلخ با خودم نیستم
چرااااا بهمن گفتی …
چون تو به من میگی شکلات منم گفتم شکلات تلخ خخ
بی مزه
خوخو
این دیگه یعنی چی خخخ خوخو نزار رو مخن بی مزه نمیگم تلخ میگم بت
این دیگه چیه رو خ گیرکردیا
رو خ گیر کردیا
سایت ساسی کدوم مکان بیربطیه
الان بسته شده سایت ساسی چند هفته ای هست
خداروشکر
همینه که اینجایی جا نداری بحرفی خخخ بزاری
چی ه سایت دیگه هم داریم با اجیام عشقام
چی بزارم ؟
خخخ من جا ندارم سایت اجیام هست
چرا ؟؟
ملیس هستم از تهران
مهری خانوم ملیس هستم دختر
مهرِ فضه کجا غیبت میزنه
فضه اسم دوم داری توسایت ساسی بودی
میشع بگی کی هستی؟
اسم واقعیمه من تازه اومدم اینجا
مرسی
تو از کجایی یکم از خودت بحرف شکلات
شکلات تلخ از سایت ساسی
من بیراه نمیگم شکلات حدسیم خوبه ..مگهنه مهری
این نشد اصل درست حسابی بده
پس شکلاتو درست گفتم ..
واسه چی
همین که تلخی دیگه خخخخ تونزاریا
همین که تلخی دیگه خخخخ تونزاریا
هنوز نداده اصلشو نمیدونی کی میاد کیان
گاه غمگین میحرفه گاه پیش دوستاش…درهمین حد مشخص نیست کی میاد کی میره…ولی داش خوبیه
هر وقت که اومد اصلشو بپرس ازش بگو ملیس می پرسه
Ok
من دخترم
ینی بارکنم
و جا افتاد
چی /؟؟
حقیقته خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
بی مزه نگو بهم
خخخخخخ نزار که نگم …بی مزه
باشه
اصل کیانوو بده ؟
والاهنونداده
تونمیگی دختری یا پسر …فقط حقیقت
کیان چند ساله هست اسمش فضه اگه میدونی بگو
مهری فراموشی لحظع ای داری
من بیمارستانم..توطئه گرامیخوان ببینن زندم یانه
ایی شاید گبج شدم
خخ
مهری چی گفتی اینجا
چی گفتم
خخ دارم میرم اومدم سر بزنم سلطان دیدم گفتم ببینم همون سلطان خودمونه
کیانو میگی..
خخخخ از کدوم سایتی
کیان ؟؟؟؟؟؟
سلطان
اره میدونم اصلشوبده
اینو بگم بعدباهات بحرفم فضه
زهرمار بر خود فائز ابلحم فائزه خودشه
درست حرف بزن نمیخواد بحرفی
من اهل فوش نیستمم فائزه به من گفته بود منم به خودش گفتم
اینا که فحش نیست …زهرمار سمِ …جواب ابله نباید بدیم …خخخخخ
اینا که حقیقته محضه قبول کن
این کیع؟؟
یه بی مزه
خخخخخخخخخخخخخ
شکلات بی مزه لااقل خخخخ نزار
نه توسایت خودمون بودم یاد مرفت اسمم را عوض کنم خخخ
اینو نزار رو مخه بخدا
توکه اهل این سایتا نبودی بی مزه
شبتون پر از…..روح….جن ….
خخخخخ
سلام چه بادب تارزان خخخخخخخخخخخخخ
وا نکنه همون ملیس هستی راستشو بگو
ملیس کیه نه
واو کسی نیست بامن بحرفه خخخخخخخخخخ
سلام به گل دخترا
تارکان داداش تارزان؟؟
علیکم السلام والرحمت الله
السلام والبرکات
سلطان دادا برنگشتی از پیش رفیقات
بخوابم که فردا انرژی داشته باشم نقشه قتل و بکشم
فرناز میخواد بیاد عیادت
مهری تو میشناسیش دیگه
عیادت کی??
من دیگه دییوونه فقط فرزادنیاد
من
مهری جونم
بلهه
منم وقته دارو هامه پرستار داره میاد
دافیه به خدا
اهاو
خدایی اینجا بیشتر حال نمیده
آرع
همه ی بچه هایع کانونو بیاریم اینجا بنظرم خوب میشع
اگه دعوا نشه
از فائزه نه این طرف نه اون طرف خبری نیس که
طلاجونم
کی آهنگ جدید مهراد جمو شنیدع؟؟
بنده
رفتبن همه؟؟
فضهههههه
خاله به ترکی چی میشع؟
تیزه فکرکنم چون مامیگیم
تیز؟؟
ما دایزه میگیم
مامانم میگه تیزه والا من فقط سلام خدافص بلدم ولی کسی ترکی بحرفه میفهمم
مامانم میگه تیزه والا من فقط سلام خدافص بلدم ولی کسی ترکی بحرفه میفهمم
توطئه داره میشه علیهم
خخ
فضه این فرزادی که میگی دندون پزشکی میخونه؟
پزشکی
اع آبجی
چرا اع
پزشکی
اوووو
پس چرا لفت میدی برو عروس شو
حخ
کامنتای قدیمیو بخون کل ماجرا
راشده تو عشق نداری عزیز دلم؟؟
والامنم عاشق دارم ولی عشق نه مهندس عمران عشقم
مهندس عمران کیع
من که گیج شدم از دستت
خخ
داش طنین دیگه
داش طنین
اوووو
چی فکرکردی تو پس فکردی درآینده میشه
داش من جراح عروقع
خوشبختم منم همینطور
طنین پ فضه از کجایین؟؟
من والا مشخص نیس
یعنی چی از کدوم استانی دا
فعلا مشهد
از خود مشهد؟؟
بابام آره …مامانم بندر ترکمن….خودم تهران…فعلا مشهد
بابام آره …مامانم بندر ترکمن….خودم تهران…فعلا مشهد
بابام آره
خوارشووووور واقعییی
به مامانم یه چیزایی میگه
واا
الکیم داریم
طنینننن من چیم الکی یا واقعی؟؟
نه بابا طنین واقعیه این الکیه
کدوم الکیه؟؟
من؟؟
فرنازومیگم
بنده خوابم گرفته این موقع چ کنم
خسته نباشی دلاور
نخواب نو عروس
خخ
خوابید فکز کنم
مزاحم نشیم پَ
نوعروسو ….
سلام چطورین؟؟
سلام
بخوبیت آبحی
Hi
طنین جون تو رو تو یخچال بزاریم تا داداشم بزرگ شه دکتر شه بعد بگیرمت خوب نیست
یاهم که تلان بگیریم تپ بزرگش کن هم مادرشی هم همسرش خخ
فرناز
داره
میزنگه
میزنگه
زنگمیزنه
اون کیع حالا
چی داره؟؟
فضه رفتم برا خالم تعریف کردم و گفتم برا داداشی زن پیدا کردم و بهش گفتم اول کلی مسخره کرد بعدم گفت مبارکشون باشه..خخخخ
بچه هافرناز میزنگه چهکنم
بچه هافرناز میزنگه چهکنم
بچه ها بگید خواننده مورد علاقتون کیان؟ ؛)
طلیسچی بنیامین بهادری بابک جهانبخش
تتل..جم…تی ام…اپیکور
مهراد جم و یادم نمیاد
جهانبخش ابراهیم زاده
مسیح و آرش
ایول … خودمم : وانتونز ، اپیکور ، لیتو ، شایع ♥️
مونتیگو شایع
مونتیگو
ایول فضه خوشم اومد ♥️
ای وای مونتی و عرفان و اکتاو یادم رف 🙁
مهری من مث فضه مهربون نیستما باهام صلاح میری..خخخ
اووووها
حواست به خودت باشه..خخخ
اعووو
زن داداش بدی هسی پس
خخ
خواهرشو خوبیه
فضه منم شوور کردم..خخخ
میخواستم بدمت به فرزاد..مبارکه
طنین جون معذرت میخوام معذرت معذرت معذرت تو رو خدا بگو منو بخشیدی وگرنه نمیتونم بخوابم
فدات ابجی بخدا ناراحت نیستم
ممنون آبجی جونم دلت خیلی بزرگه ممنون گلم حالا میتونم راحت بخوابم
ممنون آبجی گلم دلت خیلی بزرگه حالا میتونم راحت بخوابم
ممنون آبجی جونم خیلی گلی
فدات
خدا نکنه
اصلن عاقا هامو طنینم زن داداش منه هخخخخخ
وااای خدای من
داداشت چندسالشه؟؟
۱۰ سالشع
هخخخخ
۱۰ سالشع
اسکلم کردی ها..خخخخ
طنینو میخوام بدم فرزاد
طنینو میخوام بدم فرزاد
اقای دکتر اوووممم اونم بد نیس..خخخ
نه حالا ک فکرش میکنم داداش مهری بهتره..خخخ
اِ دکترها
ولی آره گوششو میپیچونی
اره اقا فرزادش دکتره
داداش من دکتر آینده اس
میگم فضه جون من داستان تو و فرزاد رو پایینه خوندم … به نظرم الان تو دیگه نشونش شدی یه پسرم اگ واقعا یکی رو بخواد ول نمی کنه و اگ هم بری با یکی دیگه کینه ب دل میگیره … چن سالشه این آقا فرزاد ؟ ولی قبول کن شرایطش ک خوبه خودشونم ک گفتن بعد از درسِت ماجرا جدی میشه پس حله چرا نگرانی … حالا باز خودت میدونی ولی حواست باشه بعضی پسرا با بی اعتنایی و ابراز علاقه نکردن دخترا علاقه شون بیشتر میشه ، بعضیا برعکس .. اگ دوسش نداری اول بفهم اون از کدوماس بعد از خودت دورش کن …
منو یادتون هس آیاآ؟؟آ
تو کی بودی یادم نمیا
توکی بودی یادم نمیای
بنده مه ی هیم
خخخ
میشناسین؟؟؟
نه
اصن کی هستی تو؟؟
خخ
بعله مهری جون 🙂
طنینننننننن
جونم مرسی عشقم ثبت شد خودمم لایکش کردم
مرسی دیدمش
خودمم لایکش کردم
نهه اونو نمیگم آجی
اها پس چی
زن داداشمی
خخ
زن داش بیا میخوام بزنمت
چرا اعتصاب کردی غذا نخوردی که بری بیمارستان
بچه زدن نداره
دلیشو که میدونی
مگه نگفتم بش فک نکن
مگه نگفتم بش فک نکن
گفتم ک بیخیال
فضه بیا میخوام بزنمت
فضه رفتم برا خالم تعریف کردم و گفتم برا داداشی زن پیدا کردم و بهش گفتم اول کلی مسخره کرد بعدم گفت مبارکشون باشه..خخخخ
خوارررررشووور واقعیییی داررره میزنگههههههههه
خوارررررشووور واقعیییی داررره میزنگههههههههه
خارشور واقعی داره میزنگه
فضه رفتم برا خالم تعریف کردم و گفتم برا داداشی زن پیدا کردم و بهش گفتم اول کلی مسخره کرد بعدم گفت مبارکشون باشه..خخخخ
بچه ها فک کنید یکی بیاد بخواد راجبه این آهنگ مزخرف نظر بده بعد کامنتا ما رو بخونه جررر
خخخ
اره واقعا.خخخ
ههههرخخخخخخخخخخخخخ
حالش سرجاش میاد
خخ
بچه ها من این مدیر بیشعوره اونور محدودم کرده خواستم معذرت خواهی کنم محدود بودم
مامیگیم بی غم
میسی تا شما رو دارم غمی ندارم
گفتم اگع ثبت کنه
ممنون مهری جونم
خاهش عزیزومممم
پیشنهاد موزیک …
هنوز یادمه : آرتا
چی
چند تا موزیک ناب معرفی کردم 🙂
بهش بگید : کوروش
چرا میگذره : آرتا
یه بارم من : کوروش ♥️
چشم به هم بزنی .: آرتا
عروس نمونه ینی من
اره
بعله
خخخ ؛)
بروبکس برید تِرَک های آلبوم های ” ۴۲۰” و “یه ونتونی” حتما گوش بدید … مورفینم شدن ♥️♥️♥️
من اصن از دست کسی ناراحت نشدم و نیستم
طلا نفس کجایید دقیقا کجایید
منظورت کیع فضه
فائزه طنین …تو مهرِفضه
اوووها
خخ
تو قلبتم زن داداشی
مهندس عمراااان رو میخواما
باش مال خودت خخخ
ندیش به کسی
ای خدا چرا نیستین
هستم
من هستم
من که. اجازم دست خارشووووورم خخخ
افرین چ زن داداش خوبی.خخخ
کجابودی ورپریده من حوصلم سررفته
بله دیگه مااینیم خودشیرین
بله دیگهمااینیم
خخ
واقعا چه زن داداشی
نفسِ فضه کجا رفتی؟؟
ابجی ببخشید مهمون داشتیم نمیتونستم بیام
هرچی خوارشوورم بگه خخخ
اگه میشه برا منم بگید چی شده خواهش میکنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام ابجیا چرا اومدید اینجا رفتم سایت دیدم اومدید اینجا
فرزاد فامیلت میشع
داداش دوست عمشه
نفهمیدم طنینی
چی شد حالا بخشیدین؟میاین یا نه؟
من که هردو طرف هستم
من که هردو طرف هستم
خداببخشه اما اجازم دست خوارشووَرم هرچی اون بگه
خداببخشه اما اجازم دست خوارشووَرم هرچی اون بگه
هرچی خوارشووَرم بگه
هرچی خارشوورم بگه
ناراحت نشدم که ببخشمت عزیز
ناراحت نشدم که ببخشم.اومدم ولی محدود بودم
آبجی راشده حالت چطورع؟
من بستریم حاله اونومیپرسی
حالا که استقلال برده خوبم اگه بخشیده بشمم که دیگه عالی میشم
وایی قربونت بشم
حال تو چطورع؟
از احوال پرسی شما
شماهم بیاین اینور بحرفیم اونجاهم برین
ولی پیاما خیلی زود ثبت میشع
به خاطر همین جنگ جهانی رخ داد
خخ
چرا شما ها رفتین؟؟..
برگردین دیگ اهههههههع.
بحث مهم اینه فرزاد اومده ددم وای
فرزاد کیع
کابوسم
اِواااا
نمیدونی کیه؟!
خواستگارت؟؟؟
زدی توخال
خخ
من معذرت میخوام از همتون مخصوصا طنین اعصاب نداشتم یه چی گفتم برگردین توروخدا
راشده هستی؟؟
چرا آشنا میاد پیش اسمم
هستی یا راشده اعتراف کن وگرنه میگم بهت حسود
راشده احتمالا
بله راشده ام حسودم نیستم
خوبع
کی گفتی حسودی آبجی
دیدی اعتراف کردی
خخ
تو چالش گذاشتیش آبجی فضه
آره خخخ
چی رو؟اسممو؟فراموش کرده بودم وگرنه دلیلی نداره نگم
آره آبجی اسمتو میگیم
شوخی بود باز قهرنکنی بری
آبجیم(راشده),میدونه شوخیع
مگه نه
من؟من کی قهر کردم
گفتم نکنی حالا ولش من حوصلم سررفته
آره ولش
خب اره مهری هستم شماهام برگردین دیگ
چرا جواب نمیدین ازم ناراحتین؟
برم من اگع ناراحت باشبن؟
اشکال ندارع منم میرم
کجا مهری بشین بینم با
چرا جوابمو نمیدین پس
من مریضم مثلانا
خدا شفا بدع
تاوقتی دوپاییبه نام فرزاد هست میشه به نظرت
خب اونور هممون خودمونو ببخشیم دریت میشع چونکه همتون میگین یا میگیم تقصیر لز خودمونه
ابجی جون چرا بستری شدی نگرانت شدم؟!
به دلیل اعتصاب غذا واینکه مسموم شدم
خدا بد ندع
انشاالله زود زود خوب شی
جدی الهی دردت به جونم
خدانکنه
اونایی که از سایت کانون نهم رفتن یعنی طنین و فضه و فائره زود برگردین خخ…بیایین دیگ
خیلی دوستون دارم
مهری هستی درسته؟؟؟
طنین جون چرا رفتی؟.
راسده که ازت معذرت خواهی کرد
حدس اولم درست بود
چجوری من کهنگفتم مهری هستم
الان گفتی
نه نگفتم
منم آشنام فضه جون
علم غیب ندارم اعتراف کن کی هستی
نری نیای من حوصلم سررفته بمون
نگفتم داری ولی حدس بزن
راهنمایی کن مهری هستی
نمیدونم
ببین الان من مریضم روتختم نمیتونم فکرکنم بگو اذیت نکن
بگودیگه کسی یادم نیست
طنی سُلی تَری نَری کوشین
چی
اسماتونو گ ف تم
نری …جرررررر
طنین فرزاد مشهده باورم نمیشه
درسودانشگاه یُخ
شده بلای جونم
تو فضه هستی؟؟
وشما کی هستین ناشناس محترم
تو بگو هستی؟….
ای بابا منکه مشخصه
خوارشووَر طنین خخخخ
خوارشووَم طنینِ خخخ
دانشگاهش کجاس؟؟
شهید بهشتی
داره خودشو برا جمعه اماده میکنه
بیان عیادت منمیدونم اون
طنین مامانم میگه فرزاد اومده
وای بوی الکل آدمو دیوانه میکنه بس که خوبه
نگووووووو… دیوونه ی نابشم ♥️♥️
نفس فضه حالمو نمیپرسی خوارشو
چرا چیشد عشقولیم؟؟
دوروز بستری هستم
زنداداشت درحال مرگِ داری خوارشووَر بازی درمیاری
دیگه خاهرشوورم..خخخخ
نرگسی حالت چطوره؟
این بشر مگه درسو دانشگاه نداره
سلامم
هستین حوصلم تو بیمارستان سریده مامانم خوابه
دخترا ! بیخیال مگ چن سالتونه رفدین تو بحث خواستگاری و اینا 😐 دختر تو این سن فقد باید پسرا رو بذاره سر کار ^~^
بابا ما همش داریم شوخی میکنیم ولی جریان خواستگار فضه راست بود
یعنی چی شوخی بود …من شوورم باید مهندس باشه خخخخ
باشه ابجی دیگه حله
باشه دیگه حله فضه
اره حالم میده
میگم مح غریبم بینتون
نه ابجی این چ حرفیه
ای ددم همتون فاز غریبگی گرفتیدکه
حوصلم سریده کسی نی
کسی نیس؟من حوصلم سریده
من رفتم
کجا
توکه کلا داری میری یه بار بیا ..جواب سوالارو نپیچون
توکه کلا داری میری یه بار بیا.جواب سوالارو نپیچون
کیان چندتا خواهر برادرید؟؟؟
کیان نگفتی کجا زندگی میکنی؟؟
منکه نفهمیدم…یبار تو رو واسه فرزاد خاستگاری کردند یه بار میگی خارشو طنینی..چی شد الان
من خواهر شوور اونم
فضه زن داداش اینده منه خخ
خارشو؟! خاک ب سرم خار کی؟!
فضه وایی.این قضیه که برای طنین گفتی..خانجونت…….بقیش خودت میدونی..گفتی ی لیوان نوشابه داد تو قبول کردی..
زشت بود قبول نکنم …
ولی راست میگی باید روش میریختم تا دیگه به دختر مردم نوشابه تعارف نکنه
ترنم..کیانمهر م..شناختی؟؟؟
اهان شناختم شرمنده
سلطان هر چند نمیشناسمت ولی سلام خخخخخ
کیان یا کیا..کیانمهرم.ابجی خوبی خودت
سلام ابجیا حالتون چطوره
سلام عزیزم مرسی خودت خوبی
سلام ترنم جونم ت خوبی ؟!
سلام بچه ها
… دوستم سیروان میگه با کی میحرفی..میگم به تو نیومده خخ
طنین.. اسم باحالیه..ای کاش اسم واقعیت بود
حالا میرم عوضش میکنم یا اسم دخترمو میذارم..خخخ
مگ اسم واقعیت چیع طنین ؟؟!!!
زهرا
طنین.. اسم باحالیه..ای کاش اسم واقعیت بود… دوستم سیروان میگه با کی میحرفی..میگم به تو نیومده خخ
ابجی طنینم..خوبی..فضولی نباشه…یکن بیشتر توضیح بده..چطوری اشنا شدید
بابا داریم شوخی میکنیم من به فضه پیشنهاد دادم اونم قبول کرد…خخخخ
الان سر خاکم..کی هس؟؟
خدارحمتش کنه
ابجی جون ایشالله بلا به دوره
اومدم
خوش اومدی
فدات
چرااااااا جواب منو نمیدید..من رفتم…اومدم سیروان..من رفتم
ببخش نبودم داداش
بای ابجی من…..
من واست دعا میکنم فضه.. خارشو الکیه یا نه..دوس بودی..قوم مید
وای فضه از دست تو دختر
بیمارستان چیکار میکنی…
بعدا میگم
من رفتم ابجیا شما که دوس ندارید بمونم..جواب نمیدید
من بیمارستانم دعاکنید برام
وااای برا چی ابجی
یعنی چی قراره بشم..از قبلا دوست بودید..؟
یعنی قراره فضه بشه زن داش من
قراره فضه بشه زن داداش من
دیر شد واسم..تند بنویسید
فضه با تو ام
بیرون من توشهر نی اجی…سر خاک.است
اخی
نیستید شماا هاااا
فضه تو خارشو طنین..راستشو بگین
آره قراربشم …یه چند روز دیگه توهم دعوتی بیاخخخ
آره قراربشم خخخ
من ناکجااباد زندگی میکنم..
خرابشده
همونه همش بیرونی
کجا؟؟!!!
طنین کار داشتی به من؟
طنین کار داشتی به من؟اها ی چیز دیگه
..من برم دور دور..بیرون..دوستام اومدند
خوش بگذره
دوستون دارم زیاد..من برم دور دور..بیرون..دوستام اومدند…
دیشب گفتم حالم بده…تاصبح گریه کردم بیداربودم الهی هواپیماش سقوط کنه خوارشووَر
الهی من بمیرم ابجی ناراحتیت رو نبینم
خدانکنه خداقوتت بشم
گفتم ک بهش فکر نکن
کیان؟؟؟
جانم
از کدوم شهری؟؟
من اونور نمیرم ثبت شد پیامم
منم حوصله کل کل کردن ندارم باهاشون خودشون رو نشون دادن
من قصدی نداشتم فقط شوخی بود بخدا
انقدر مشکل دارم که این توش گمه
مگه من قصدی داشتم
آبجی به احتمال ۵۰درصد بستری میشم بیمارستان
چرا؟؟
خدانکنه
تو رو دیده رد داده قلبم..نباشی میمرم حتما
هنو بگم
آخه یه جایی از قلبمو زدی که نزد بود هیچکی قبلا
نکنه راحت نیستید؟
ای بابا داداش بمون دیگه
کی اینو گفته
بمونم یا نه..
بمون میام میزنمتا
فضه برم؟؟
کجابری بمون دیوونه بازی نکن
فضه میگه برم؟؟باشه
میشع یکی ب مح بگع جریان این قهر و آشتیا چیع؟! -_-
گویا منو طنین باعث ناراحتیشون شدیم ناخواسته
کیان چرا بری مگه چی گفتیم؟؟
ابجی چرا امتحانتو خراب کردی؟؟البته فدا سرتا
به هزارویک دلیل من جمله جمعه
ایشالله جبران میکنی
میخاید من برم..؟؟
اگه راحتید؟؟
کیان مگه چی گفتیم که بری داداشی دفعه دیگه این حرفو نزنیا
بشین جایی هم نمیریا
کجا بشین بینیم با
ت دگ چتع؟! کجا ها ؟؟؟؟
میخاین من برم..اگه شما دوتا راحت ترید..خود دانی
مامان..بابا..چقدر دوس داشتم اینارو
من مامان بابا……..
فضه تو چند سالته
۱۶
طنین بامنم قهری نفس
نه چرا قهر باشم عزیز دلمی تو
ابجی چرا مگه نخونده بودی؟؟البته فدای سرتا
جنبشو نداشتن؟
داداش از خودت بگو …کدوم شهری؟؟
بیخیال داداش کیان
امتحان تو چرا گند دادی…
فضه با تو ام
به خاطر این نیست
اصلا غلط کردم تو معذرت خاهی نکن…..اصلا چرا اومدید گفتید فلان جا ما هستیم..
بلا نسبتت داداشم..خواستیم اونام بیان ولی جنبشو نداشتن
کیان جون خودتو ناراحت نکن
داداشی من اینجام اگه کارم داشتی ناراحتم نباش
وای خدای من..الان نمیشه یکی توضیح بده به من..
دیگه برنمیگردم اون سایت
کارم داشتین من اینجام
ابجی فضه تو بزرگ تری
من معذرت خواستم مدیر ثبت نکرد بهتره دیگه نباشم
و دیگه هم برنمیگردم اونجا کارم داشتین بیایید اینجا
من چیزی نگفتم که معذرت خواهی کنم
آبجی جونم نفسِ فضه گندشد امتحان
فضه تو چرا
ای خدا….فضه…طنینم
ای خدا….فضه…طنینم….بیاید دیگه…تمومش کنید
شما دونفر بیاید….دوباره مثل قدیم
من معذرت خواستم بخدا من به شوخی گفتم بد برداشت شد
میشه به مدیر بگی پیاممو بثبته
فضه تو بیا
داداشی
با ی ببخشید حل میشه ابجی من
نفسِ فضه چرا اینجوری شد؟
من مقصرم فکرکنم
فک میکنم تقصیر من و تو باشه ولشون کن
مگه متنه چی بود که گذاشتم بعدشم دوست داشتم هرکی اختیار خودش رو داره
ابجی..بیاااا.دیگه…خاهش میکنم…
جان من برگرد…خاهش..حالم..ب.د.ه
فدای تو داداش.خواهش میکنم اصرار نکن چون اصلا نمیام و وقتی این رفتارا رو دارن خودت ک دیدی
خوبی عزیز ابجی؟؟
اگه با منی..نه..حالم بده..ابجی میشه برگردی..
نه ابجی…
چرا داداشی؟؟
جان من برگرد…ابجی من..
جان من برگرد
بیا دیگه..بیااا
ابجی عزیز من..خاهش میکنم..ازت..
برا چی؟
ابجی طنینم
جانم داداش
طنین من حسودو گفتم ؟اگه گفتم بخدا شوخی بود
ابجی طنینم بخدا دارید اشتباه میکنید….بسه دیگه
ابجی طنینم بخدا دارید اشتباه میکنید….بسه دیگه…بیا بریم تو اون سایت..بخدا بهتره
سلام..
سلام داداش
اِاینجایین!! پیداتون کردم
سلام مهدیه
سلام طنین
طنین من آخر نفهمیدم قضیه چیه الان چرا بچه ها دارن دونه دونه قهر میکنن؟؟
یه چیز الکی
ما یه شوخی کردیم بهشون برخورده
خوب یه عذر خواهی کنید تموم شه دیگه
فضه ابجی کجایی؟؟
طنینم
جون دلم
بچه ها به نظرتون تقصیر من بوده؟؟
واسه جریان هستی من فکر کردم حق با فضه است اصلا هم هستی رو نمیشناختم
من اسم سایتو به اونوریا گفتم چون میخواستم بگم نمیترسم چون من هزار بار خواستم اسم سایت قبلی رو به بچه ها بگم ولی مدیر محدودم کرد
منم یکی دوبار گفتم محدود شدم
فضه ابجی بزرگه هستی؟؟
فائزه 😐 پ ت چت شد !
عجب وضعی شده اونطرف
اره
آره واقعا … نمی دونم چرا اینطوری میکنن :/
بچه ها با من قهرین؟چرا جوابمو نمیدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه ابجی برا چی قهر باشیم خوبی؟
بد نیستم تو خوبی؟ببین میخوام هر طور شده بچه های کانونو بیارم اینجا
من از اونور خدافظی کردم
من که از سایت اونور خدافظی کردم دیگه هم نمیرم
من که چیزی نگفتم شوخی کردم فقط
زن داداش کجایی خخ
من همینجام جای دیگه هم نمیرم
همینجا
من که فقط با بچه ها شوخی کردم چیزی نگفتم که بر بخوره
ملت مریضناااااا
این حرفو نزنی بهترع
منم شوخی کردم و البته دوست داشتم که اون متن رو برا شما گذاشتم
هومممممممممم؟چطوره؟؟؟؟
مثلا ناخدای ماکان بند
اه بچه ها بیاین بریم یه سایت واسه خودمون پیدا کنیم تو قلمچی هم بتونیم بذاریم بچه ها بیان
میخواین من برم به بچه ها بگم؟؟؟؟؟
همین جور سایتا باشیم بهتره هم نظرهامون سریع ثبت میشه هم محدود نمیشیم هم بدون سانسور می تونیم همه چی بگیم
طلای نابِ فضه…نفس فضه
وا فضه جون چی شده؟
بخدا من بیخبرم
جونم عزیز
طلای نابِ فضه من دیگه اونجا نمیام…حالمو از همینجا باخبرشید میدونی که من خیلی دوست دارم…بعدش من به هستی چیزی نگفتم …من فقط شوخی کردم …
اصن من دلم خواست اون متن رو برا ابجیام گذاشتم سایت
اشکال ندارع
چیکار فضه دارید
کیا چی شده
چی شده
فضه چی شده
فضه چی شدع
فضه جونم چی شده
فضه جون سلام بیا بریم سایت خودمون ارتینا هم قراره بیاد
من اینجا اونجا برام فرقی نداره ولی بیجنبه بازی دار میارن به خاطر یه آبجی که طنین گفته چه قشقرقی به پا کردن
خدافظ…شرمنده..
من نباشم سایتتون مثل اول میشه ..خودافضض
تو بیا …هستی میاد….درستش میکنید با هم…جان من بیا
چرا جانتو قسم میخوری برادرمن میخواستین حالی از من بپرسید بیاین اینجا
چرا جانتو قسم میخوری برادرمن میخواستین حالی از من بپرسید بیاین اینجا
ابجی من..کی با تو مشکل داره..دارین بزرگش میکنید..حالا ناراحت نشی..ولی منظوری نداشت هستی..میگفت هی بهم میگید ابجی واگر نه …..سایت تغییر کرده
خوب بگیم داداش بهم… من اونایی که دوست دارمشون اینجوری میحرفم .
بچه ها شما مگع اونورنیستین …!؟؟هستی چرا ناراحت شدع من که خبر ندارم یکی بتوضیحه
باشه درست میحرفم..اجی من همه دارن میرن..هنو شما اینجایید..بهتون بر نخوره خانم…حرف حقو میزنم
من دیگه اصلا اینجاهم نمیام بید خوش باشید …
کیان تو چیمیگی من که دیگه اونور نمیام بچه ی دیگه نیستن مگه؟؟؟
فضه جان میخام برم…بزرگی کن بیا سایت….خلوت شده…
من که دیگه نمیام اونور
اونوریابابودنم مشکل دارن
مگه بچه ها نمیان اونور
فرزاد کیلو چند وقتی طنین جونم هست
نمیخای تموم کنی اجی…واقعا که..اینجا چرا پلاسید..
درست حرف بزن کیان جان
خجالت خوب چیزیه ابجیای من….
همتون برگردید سایت..میخاید اینجوری کنید…باشه بمونیدتا اخر..تا یکی یکی پر شین
مگع ما گفتیم بده
مگه بچه ها اونور نمیان
بسه دیگه شورشو دراوردین..برگردین سایت…بسه..همه میخاین برن…هنو شما اینجایید..فضه تو چرا کی میگه تو بری….زشته دیگه..نکنه میخاین تا اخر باشین اینجا..واقعا که..فضه برگرد…هر کدومتون رفتین
میگم حالا چرا آرون افشار ؟:/ حداقل لیتویی ، کوروشی ، آرتایی ، شایعی چیزی بهتر نبود ؟!
اونا باشه برا بعد
میخوام زنداداش طنین بشم.خخخ
راست میگه کسی حق نداره اسمشو بیاره ها
راست میگه
راس میگه
بشو…
سلطان این کیان رد داده خودمونه خخخ
با اجازه بزرگترا بله
کیا از اونور اومدن غیر کیان و نرگس
طنین.فائزه .آیا شماهم میخواهید من نباشم؟
این چ حرفیه ابجی من واقعا مث ابجی بزرگم دوستت دارم
خوارشووَر م کجایی
جونم زن داداش
یاخدا این چ وضِشع:/
چیه
چیچه وضعشه
قضیه زن داداش
من دوست دارم قربون طلای نابِ فضه و نفسِ فضه برم
حسودا زیاد شدن
اره
چرا همه بامن قهرن …ای بابا…
من قهر نیسمـ
منم نیستم نرگسی.
من که نیستم
سلام بچه ها آزمونم خراب شد هق هق
آزمونِ چی داشتی ؟؟ امروز گزینه دو بوده
آره عزیز گزینه۲
خوبه دوست منم میره گزینه دو
دست خوش :/ بیخیال سایتا شید … خو مث آدم یه گروه بزنید تو تلگرامی ، روبیکایی ، واتساپی چیزی … اگ روبیکا زدید منم میام
بچه ها چرا اومدید اینجا ؟!
کجایین شماااااااا
جوجه های من کجایین جیگرای من….
حالت خوبه کیان ؟! :/
محدود شدم بچه ها تو سایت اطلاع بدین جان من…هستی..فائزه.. فضه با تو قهرم
سلام..کیانم بچه ها..اجی طنین نزنی یبار..گناه دارم جیگر..
سلام داداش .نه ما فقط غریبه هارو میزنیم خیتلت تخت
مرسی
بچه ها یه گروه تلگرامی چیزی نمیشناسین ؟؟بریم اونجا راحت باشیم
آبجی طنین چطور مطوری ؟؟
خوبم
آبجی فضه از دیشب همش دارم مینویسم نظرمو ثبت نمیشه
دیدمش طلای ناب
ابجی بزرگه بع نظرم بهش فک نکن . کیف و حال مجردیتو بکن . به ما فقط یه بار فرصت زندگی کردن دادن و دوباره تکرار نمیشه . من اطراف خودم دخترایی رو دیدم ممتاز و معتاد درس خوندن بودن ولی بعد ازدواج اصلن نتونستن . تو اگه ازدواج کنی نمیتونی به باشگاه و نویسندگی و درست برسی . دوست داری ولی نمیتونی . الان همه مار میکنی بدون اینکه نگران اومدن شوهرتو ریخت و پاش خونه باشی . به نظرم عشق و حالتو بکن . اگه دیدی زیاد پاپیچ میشه بهش بگو اگه دوسم داری ثابت کن و فقط با راحت گذاشتن من میتونی ثابت کنی. آبجی بخداخیرتو میخوام /مدیر خواهش میکنم بثبت . توروخدا
کی میخواد شوهر کنحِـ؟!
سلام دوستای من خوبید…دوستون دارم زیاد اجیای من…
علیک سلام ممنون کیان تویی؟؟؟؟
سلام کیان خودتی ؟؟؟؟؟؟
سلام فائزه و طنین و فضه خوبید؟من هستی هستم.
سلام خوبی..اجی..چکینی
سلام همزاد جونم خودت خوبی ؟ منم خوبم
سلام ابجی هستی چطوری؟؟
سلام
سلام بچه ها
جوجه هااا من…عشقااا…
تو کی هستی هان؟؟
شیطان..هاهااا
کیان تویی؟؟
سلام خوبین..خوش میگذره…از روی بیکاری اومدید اینجاخخ
علیک.اگه ما از بیکاریه تو برا چیه
پس توهم یعنی بیکاری ک اومدی اینجا بعدشم ما برا سرگرمیه وگرنه خیلی کار داریم
ابجی من بت برخورد..نکن گناه داری..چرا میزنی…
بگو کی هستی اول تا بعد بزنمت.خخخ
لیکار خودتی ما کلی کار داریم
فازی میدونستی فضه قراره بشه زن داداش من
نه نمیدونستم
کسی با تو نبود
کسب با تو بود یا تو فائزه ای
تو فائزه ای
اره عزیزم تو جون بخاه
اره
واقعا ؟؟
بچه اونوریا چقد حسودن.خخخ.تازه فقط میخواستم اسم شما دوتا بنویسما
طنین جان واقعا ازت ممنونم.به ما میگی حسود؟ خب میخواستی اسم فائزه و فضه رو فقط بنویسیهستی
خخخ . فدات
هستی تویی؟
باید مینوشتی
این به مزه بی شعور کیه که با اسم من کامنت گذاشت
یه دلقک که فقط میخنده
شکلات بی مزه
سلام سلام
خوارشوور
با منی؟
آره دیگه با توام فرزاد میخوام چیکار وقتی نفس فضه هست
خواهرشوهرم کجایی؟ فردا بعد امتحان میبینمت..خخ
همرو خوندی طلاجونم
بیداری فائزه
مدیر نمیثبته
نظرت چیه برا خودتو بگو
آبجی رمان افسون سبز شاید بتونه بهت کمک کنه
رمان کمکم بکنه۰؟
نمیدونم شاید
مدیر جان بچه ت بثبت دیگع . بچه نداری جان خواهرت . جان عزیزترین کستاون حرف طولانیه رو بت؟نویس دستم درد کرفت .
مدیر جان مادرت پدرت هرکی دوست داری اینی که الان نوشتمو بثبت . توروخدا
آبجی به نظر من اصلا بهش فکر نکن . عشقو حالتو بکن .. به آدما فقط یه بار فرصت زندگی میدن . تو میتونی بیشتر از این از مجردیت استفاده کنی . تو اگه ازدواج کنی نمیتونی به درس و نویسندگی و باشگاهت به همشون برسی . هنوز از مجردی استفاده نکردی . تو تلان کار خونه زیاد انجام نمیدی . تصور کن بعد ازدواج کلی ریخته سرت و نگران اسگین هستی که شوهرت بیاد . از اون وعده وعیدا هم زیاد میدن قبل ازدواج . نمیگم طرف بده ها نه . ولی تو نمیتونی این کارو کنی . من تو فامیل بچه ممتاز و عاشق درسارو دیدم بعد ازدواج هیچ کاری نتونستن بکنن . الان میگن کاش ازدواج نمیکردیم و مث تو بودیم . روی پای خودت وایسا و بدون پارتی به هدفت برس و ت؟بعد راه انداختن کسب و کار عالی ، و بعد این که پخته شدی فک کن
فائزه هستی آبجی؟
طلای نابِ فضه
من تاصبح بیدارم…دارم درس میخونم گریه میکنم
فائزه جونم اینجایی عزیزم ببین بخون از اول من منتظرم
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
زهرمار
فائزه بروکلاس خوش اخلاخی
جواب ابلهان خاموشیست
من برمبای فضه از اخلاقت خوشم اومد بای
میخوام خوشت نیاد برنگردی
من بر گردم به جای که اسمش نفهم خونه است خخخخخخخخ
آفرین نیا دیگه به این نفهم خونه
خوب میکنی نیا
حخجچ
آجی فضه یه گروه تلگرامی چیزی نمیشناسیربریم اونجا ؟؟
فائزه بیا اونطرف من حوصله بی مزه هارو ندارم
چشم الان اومدم
ترکی بلدین /؟
فائزهبد بدبخت اسمته
نه کارشِ باهر کی نسازه بد بختش میکنه
کسی که منوبد بخت کنه به دنیا نیومده خوخوها ها
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ چون خودش بد بخته خخخخخخخخخ
آینه برگشت دستمه ههههههه
بچه
پیری
خخخخخخخخخ
کم آوردی هی میگی خخخخ.برو بابا پیر خر
خوب گفتی
من ارام هستم وهم جدی
ببین من الان بایه موضوع مهم درگیرم پس لطفا ناراحت نشو
خخخخخخخخخخ باشه خخخخخخخخخخخ
مثل ادم نمیشه با هاتون حرفید اره
آره . چون تو نمیتونی مثل آدمی بحرفی بخاطر اون نمیشه
بی جا ونا جا نحرف ببین من چه جوری حرفیدم وشما چه جوری حرفیدین
خخخخخ به کامنت های خودت واجیت نگاه کن ببین چه جوری حرفیدن
توروسننه
منه هرر نه خخخخخخخخخخ
بتوچه آخه . مگه تو وکیل وسیع منو آجیمی؟
شکلات خخخخخخخخخخخخخ
من مار سمی هستم نه شکلات خخخخخخخخخ
من شکلات نیستم مار سمی هستم اگه کسی زیاد بحرفه نیش می زنم
فائزه اینو ول کن
فائزه من ملیسم اهل اینجور سایتا نیستم اینم شانسی اومدم
ملیس جون یکم جدی باش آرام باش
من جدی هستم وهم ارا م اگه توخوش باشی خوشم باهات
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
فا ئزه کیه ؟
غیر بی مز گی فوضول هم هستی
اجی چقد پروی من هیچی نمیگم تو زبونت جامیگیره
خخ . گل گفتی آجی . حالا ملیس کیه
نمیدونم الان اومده فک میکنه شکلاته
چطوری شکلات . بدبختم
ملیس جون حالا میگم خوش اومدی
مرسی
حالا چی شده مگه /؟
مرسی مگه الان چی شده؟
مرسی امیدوارم الان ارا می
مردم تابفهمی
خدا نکنه آبجی
طلای نابِ فضه برو پایین
طلای ناب بزرگ هستی
بامنی
تو طلای نابی آخه ؟؟
اره منو اجیام انجوری صداا می کنن ؟
انگاری تو مهمون نمیخوای ؟
باشه
اها میل داری در باز کنی
بی مزه نباش دیگه
طنین خانوم
ببین الان اعصاب ندارم بعدا بیا بحرفیم
سلام ….
عزیزم اومدی
بعدا اینجا نمیام الان اجیام به سایمون نیومدن واسه این اینجام
زیر طنین نیستا منم با اسم طنین اومدم که شاید جواب بدی خخ
خودم فهمیدم
خوخو
سلام
فضه خانم و اقا طنین خوبین /؟
طنین مرد نیست …سلام
سلام مرد نیست پسره خخخخخخخخخ
بی مزه
خودتی
شوخی کردم بالا
کیا هستن
سلام
سلام کسی هست
نفس فضه هستی
طنین هستی
نفس فضه کدوم وری …اونور بری همه عصبانی هستن
من محدود شدم اونور…یه متن برامون گفتی همه عصبانی
من محدود شدم اونور…یه متن برامون گفتی همه عصبانی
نفسِ فضه عمم داره زنگ میزنه ..جواب نمیدم
خب قبول کن ولی بگو الان نامزد نمیکنیم
من اگه به جای تو بودم
خب
نفس فضه حالم بده با هیچکیم حرف نمیزنم تو خونه
تو اتاقم
گشنمه نارنگیامم تموم شدن
خب اسمشو روم میزارن
ببین همه چیو که دربارش میدونم بهت گفتم تو جای من بودی چی کار میکردی
میدونی رشته هایی که این رفته منم دوسشون دارم
به خاطر خودت تصمیم بگیر نه حرف کسی
دوسش داری
نه …ولی دوستدارم بدونم چرا این شکلی
جان یامانو آره دوستدارم
راستش نمیدونم
این پسره فرزاد رو میگم
نمیدونم …بزرگترین مشکلم
چی بگم والا خودت حست نسبت بهش چیه
دانشجو پزشکی
بدن سازی
نفس فضه کجایی
جون دلم
میدونی الان تناقض داره تصمیمام
به قول عمم گیر هیچکس همچین جیگری نمیفته
آبجیم میگه فضه قبول کن شبیه جان
نگاه که نمیکنه لامصبیه بخدا
موفق باشی ابجی
مهری
اسم سایتو گفتم خدا کنه بفهمن
مهری جون اومدی
کتابو باز میکنم حرفاشون تو سرم میاد بخدا
بیا ببین چه بشورو بسابی اینجا
ابجی فک نکن بهش
امتحان چی داری فردا؟؟
آزمون جامع درس هام مثل همین کانون
اگه درصد بالا بزنم میزارن برم پیست موتور سواری
ابجی حالا بهش فکر نکن تا فردا امتحانتو بدی
طنین به نظرم بهش فکر کنم
نه ابجی فکرت رو درگیر نکن
طنین تو پرنده سحر خیزو دیدی
اره
کپی جانِ بخدا راست میگم فقط این ته ریش داره
اوووف راست میگی
بخدا
طنین فکر کن رفتی یه جا با این پسر داری حرف میزنی اول چی میگی
من
بهش میگم تو چرا چشمای منو دوست داری
اول میذارم اون حرفاشو بزنه
طنین این پسرِ به نظرت به من که میرسه لال میشه
هیچ وقت با هام حرف نزده
فقط نگام میکنه
نه بابا زبونش هم از هیکلش دراز تره
اصلا چرا به من گیر دادی
اره بگو چرا بین این همه من
شک نکن عالی میدی
ایشالله موفق باشی
ابجی حتما برات دعا میکنم حتما امتحانت خوب میشه موفق باشی ابجی بزرگه خودم
از این به بعد سر یه ساعت مشخص بیایم ….من یک تا دو ظهر میام بعضی روزا هم ۵ تا ۶ صبح نظرته
یک تا دو خوبه
من استرس گرفتم …واقعا میخوان بیان خواستگاری..
وای طنین دعاکن آزمون فردام خوب بشم
استرس نداشته باشیا
آخه این همه اصرار یه جوریه
من کی بیام عروسی؟؟
هفته آینده
ای خدا
هووراااا
اینجا خیلی هوا سرده
نمیثبته
میگم طنین من واقعا باید تصمیم مهم بگیرم..
سرنوشتم به این بستگی داره
جواب مثبت بدم میشم خانوم دکتر نیازی نیست خودم دکتر بشم خخخ
اره دیگه..خخخ
اره دیگه اینم هس..خخخ
اره دیگه
اره دیگه.خخ
اره
باید خوب فک کنی
آبجیْ گل **
:-[
جونم
اینجا هوا بارونی
ترشِ بهت نمیدم
نارنگی میخوری؟؟؟
امم اره
ابجی کلی حرف زدم هیچیش ثبت نکرد
ابجی گریه برا چی به نظر من خواسته هاتو به مامانت بگو و حتما ازش کمک بگیر کمکت میکنه الهی من بمیرم ناراحتیت رو نبینم ابجیم
نمیشه فائزه یه طوری بیاد اینور
طنین هو ووو ووو
اره کاش میومد
کاش میومد
طنین مثل این رمانا بشه فکر کن
فانتزی
به نظرم اینا مشکوکن
چرا
آقا من دارم دیوونه میشم
باهم ست کنیم
ابجی گریه برا چی به نظر من خواسته هاتو به مامانت بگو و حتما ازش کمک بگیر کمکت میکنه الهی من بمیرم ناراحتیت رو نبینم ابجیم
ابجی گریه برا چی به نظر من خواسته هاتو به مامانت بگو و حتما ازش کمک بگیر کمکت میکنه الهی من بمیرم ناراحتیت رو نبینم ابجیم
ابجی جون به نظر من حتما با یه مشاور هم صحبت کنی بد نیس
من دو راهی
این آدم خیلی حرص درآره
طنین فکرکن چه بلایی سرش بیارم
چی بگم بهش وقتی حرف زدیم
بگو من اصن به تو فکر نمیکنم و الان همه هوش حواسم به درسمه و سنم کمه برا این فکرا و دور من خط بکش
صحبت کردم
چی گفتی
چی گفتین
حالا من لباس چی بپوشم.خخخخخ
جمعه مراسمه
مثل ترکیا فلفل بریزم تو قهوش
مثل ایرانیا چایی روش بریزم
یه بلایی باید سرش بیارم
خونه عمه که دعوت بودیم بهش چایی ندادم
دعوت بودیم بهش چایی ندادم
خونه عمم
ایندفعه هم بر خونهعموم
به نظر من سینی چایی رو بریز رو سرش
ابجی منم دعوت میکنی بیام خخخ
با اولین پرواز بیا
چشم فردا حتمن میام حالا من چی بپوشم..خخخ
b
mmgjo4
منم با اینجور که ندیدمت عاشقت شدم و همیشه ارزوم بود یه ابجی بزرگتر از خودم داشته باشم توهم مث ابجی نداشته ام.
من متعلق به تو فائزه هستم…نیدونی راستین و راحیل آبجی بزرگه صدام میکنن
من متعلق به تو فائزه هستم… راستین و راحیل آبجی بزرگه صدام میکنن
هستم خواهم بود
فدای تو
ابجی همشو خوندم
خب چی شد
ابجی به نظر من اول خوب فکراتو کن
یه دفعه کاری نکن که بعد باعث پشیمونیت بشه
سلام ابجی جون ببخشید من خونه نبودم نتونستم بیام
طنین تا آخرش بخون آبجی گل
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…
بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم
بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم
بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه.
میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد
میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد
میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم .
میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم .
میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مادرت دارم .
میزو که چیدم میخواستم کنار مادر بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مادر دارم .
میزو که چیدم میخواستم کنار مادر بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مادر دارم
میزو که چیدم میخواستم کنار مادر بشینم
سرمیز خواستم بشینم فرناز بهم گفت من میخوام بشینم..
سرمیز خواستم بشینم فرناز بهم گفت من میخوام بشینم..
رسما بهم گفت برم کنار فرزاد.
منم رفتم روبروی فرزاد نشستم…
اخمای فرزاد بد رفت توهم
بابام کارمو دید لبخند زد
باورکن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت
بسکه این بشر به جای اینکه غذا بخوره منو با نگاش خورد
نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد
یک کلمه بگی هم ما حرف نزدیم..من فقط با راستین پسر خالم راحتم
میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه
میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن
ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه
ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه
ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی
ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم
ولی من میگم این بچه بازیه
فرناز میگه داداشم پزشکی میخونه میتونه کمک کنه
فرناز میگه پزشکی میخونه میتونه کمک کنه
میگه میتونه برا رسیدن به هدف کمکت کنه
میگه تورسیدن بهدف کمک میکنه بهم
داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی
میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست
دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره
دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..
خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره
خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره
درکل خوبن
فقط فرناز و فرزاد هستن
قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم
تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود
مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان
قبول نکردیم عمم پس دادش
امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم
امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن
امروز گریه کردم .
بابام گفت همین یه بار تادیگه گیرندن
بابام گفت فقط به خاطراینکه دیگه نیان
باباگفت به خاطر اینکه دیگه نیان
آخرین باره که میان
مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …
هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …
فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری
شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست
میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن
میگه دل فرزاد گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن
میگه دل فرزاد گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی
دلش گیر چشمای منه
منم حرفاموزدم
بهم حق دادن
گفتن برای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
طنین من واقعا دارم بین دو راهی قرار میگیرم
امروز گریه کردم .
خواهرمیگه
منم همینطور
ولی کلا تو یه محیط پسرونه بودم
چه پررو
مدیریت تایید کن …..مدیریت تاییید کن …
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
اینجا باشیم نظرته
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
فضه ابجی اومدی؟؟
اومدم ..برات باز کرد کامنتو
آبجی مهدیه برگشت …دیدی
من که فقط فوتبال خارجی دیشب استقلالی شدم…ولی تمام توپ وسایل و لباس های ورزشیم قرمز هست.دوستام همه پرسپولیسی هستن.من لیورپولی هستم….
یه چیزی بگم تو فائزه رو واقعا مثل آبجی غزاله خودم دوست دارم
یه پیام گذاشتم اصلا ثبت نمیکنه
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
طنین اومدی خواهری ؟؟
خانوم جونم همرو دعوت کرده بود عمم اینارو ور داشته بود آورده بود…داشتم با داداشم بازی میکردم کلا رابطم با بچه ها خوبه داداشم چهار سالشه…اینم بایه لبخند زیرپوستی محو شده بود هرچی نگاه میکردم از رو نمیرفت …زل زده بود همینجوری…عمم اومد گفت در جوار نگاه یار نشستی…ایناهمه فکر میکنن من دارم ناز میکنم…منم بلند شدم رفتم اتاق تا شام بیرون نیومدم…بعدش که اومدم عمم گفت چرا رفتی بدبخت به در چشمش خشک شد…گفتم بهش به من چه ..میخواستی اون حرفو بهم نزنی که چشمش خشک نشه..میزو که چیدم میخواستم کنار مامانم بشینم این فرناز اومدنشست گفت عزیزم یه سوال از مامانت دارم ..رسما منو فرستاد که کنار اون بشینم منم رفتم روبه رو فرزاد نشستم نه کنارش اخماش بد رفت توهم…بابامم که میدونست بهم لبخند زد…باور کن یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت این بسکه نگاه میکرد…نوشابه خواستم بریزم لیوان خودشو گرفت جلوم که تازه برا خودش ریخته بود دلم نیومد ضایع کنمش ازش گرفتم اونم ذوق مرگ شد……میدونی طنین گاهی اوقات که فکر میکنم میبینم زندگیم داره شبیه رمان میشه…من دوستام با پسرا راحتن ولی من تابه این سن یه دوست جنس مخالف نداشتم…این پسر زیاد خوبه …ولی من هنوز می خوام کیف کنم بچگی کنم…نسبت به سنش این پسر خیلی آقاتر رفتار میکنه ولی من میگم هم دهن من بو شیر میده هم فرزاد..خواهرش میگه داداشم دکتر میتونه برا پزشکی کمکت کنه ..کتابتو میخوای چاپ کنی انتشاراتی میشناسیم معرفی کنیمت.باشگاه میخوای بزنی ما یه جایی سراغ داریم..یه چیز به نظرم عادی نیست دوبار رسما بابا گفت نه..قبلشم گفتیم زوده اینا چرا اینقدر پا فشاری میکنن..خانوادشم خوبن …یه خواهر بیشتر نداره …قبل اینکه داداشش منو ببینه منو فرنازوعمم خیلی باهم مچ بودیم …تا اینکه این داداشش منو دید…یه گردنبند نقره با نگین فیروزه برای تولدم پارسال فرستاده بود که مامانم به عمم گفت قبول نکنه….حالاهم که این هفته جاری میخوان رسما بیان…امروز اشکمو در آوردن بابام گفت بزار بیان تا دیگه پاپیچ نشن…منم قبول کردم .مامانش گفت هم تو درستو ادامه بده هم فرزاد قرار نیست برین زیر یک سقف که …فرزاد فقط میخواد خیالش از تو جمع بشه ..بر رو داری کم خاطر خواه که نداری…مامان منم گفت شما چرا از اقوام خودتون برا آقا پسر زن نمیگیرد بعدش اون که دانشگاه براش بهترش هست ..میگه دل پسرم گیر این چشم آهویی…منم گفتم حرفایی که هم تو گفتی هم خودم آماده کرده بودم بهم حق دادن گفتن بای یبارم که شده منو اون باهم حرف بزنیم …من به خودم قول دادم تا وقتی که به خواسته هام نرسیدم اصلا به این موضوع فکر نکنم…
عالیه مثل خودت
عالی
اون یه نفر کیه که هست
اون کس کیه که هست
یه صدای عالی ودلنشین هرکلمه ازترانه ای که می خوونه با روح ادم همنفسه صدات پایدار
یه صدای دلنشین وعالی با کلمه به کلمه ترانه به شوق میایی محشر بود
عالی
عالییی
عالی
عاشق صداتم عشقم یه عالمه بوس برات
عالیه واقعا
سلام
خیلی علی بود
سلام کسی هست
اره
پرچم بندرعباس بالاست….(معین راهبر)
بد نبود اما به نظر من میتونس بهتر از این باشه
عالی بودارون جان پرچم مشهدبالاست.
عالی مث همیشه
عالی
امن ژِی کوردم
باشی؟
خیلی زیبا بود
خیلی رومان تیگه
بینظیره جانانمخداحفظت ڪنہ آرامشم❤
خیلییییی عالیه
صداش محشره
حرف نداره
عالیه عزیزم مث همیشه
عالی
یکم تنوع بده به سبک آهنگات دیگه عنشودرآوردی!
خخخخخخخ والا با این نوناشون
وااا
خیلی عالی
خنک
خیلی خوبه
Very goooooooooooooooooooooooood
خوبه
واقعاعالی وبی نظیر
Merci
عالیه این آهنگ مثل همیشه زیبا خوندی